37

سخن چند به ارتباط زبان باستان آریائی آریک

از کتاب: گرآورده های مهم

63

به ارتبا ط زبا ن اصیل آریائی ( آ ریک ) که مادرو مادرکلان تمام زبانهای آریائی شمرده میشود به اساس نظریات پژوهشگران زبان های ( هندو اروپائی) لااقل 3000 سال قبل ازمیلاد زنده وزبان مشترک ایشان بود و میگویند که فعلا هیچ نوع اثر از وجود ان دیده نمیشود،به نسبت اینکه تاریخ تحریرشدهء آریا ئیها از 1400 سال قبل میلاد به پیش نمیرسد وزبان های سنسکریت ، اوستا ودری (فارسی) هر سه از زبان اصلی آریائی متولد شده اند . از کتاب درسی تاریخ ادبیات پښتو که توسط نویسنده نابغهء افغان دوکتور عبدالحی ( حبیبی) تحریر شده ،که درپوهنتون کابل در شعبه ئی ادبیات پښتو تدریس میگردید استفاده شده،که درین اثرقابل قدر نظریات وپژوهش های علمای برجسته جهان قابل یاد اوری است.به خاطرکار و زحمت کشی ئیکه از طرف محققین در باره زبان اصیل آریائی انجام شده است احترام میگزارم .

تاریخ ادبیات پشتو به نسبت غنی بودن نظریا ت علمای محقق زبان اصیل آریائی قابل قدراست ، علمای محقق توانسته آند با پزیرفتن زحما ت زیاد این زبان باستا ن واصیل( آریائی) رااز ناشناسی به شناسائی کشیده و ازاعماق تاریخ باستان و فراموش شده،پرده برداشته ا زمرگ حتمی نجات داده و با رمقهای اخرینش انرا به ساحل نجات کشیده ،تا با ما صحبت کند و انچه که درادوارتاریخ برسراوامده ازشیرینی ها وتلخی ها ازسعودها ونزولهاومدنیت های گوناکونی را که از سرگزشتانده وبه این مادر نازنین( آریک) دست و پنجه نرم کرده اند، با جان ضعیف وناتوان که دارد تمام گزشته های تاریخ با ستان راکه تا کنون درزهنش جای دارد و باقی مانده است با گرفتن نفس های  عمیق با ما حکا یت کند،گوش فرا میدهیم و انرا با محبت فراوان از نزدش میشنویم وان خوش بوئی و بوې مادرییکه حواس مارا لمس ونوازش میدهد،بروی صفحات سفېد کاغزمینویسیم ، به علاقمندانش دانه دانه از دشت ودامان هندوکش ودره وسردره وگلستان آریانای کبیر چیده و خوش بوئی را که ازگلستان ( آریانا ویجه ) و تاریخ (آریانا ) با خود دارد ، با لطافت تمام با رنگهای طبعی و گوناگون که در ان امیخته شده و به ان زیبایی خاص بخشیده است در نسیم  صبحگاهان ادبیا ت عصرجدید ، منحیث تحفه يی ادبیات باستان تاریخ ( آریک – پشائي) ، یک  دامن گل ساخته به علاقمندان زبان اصیل آریائی ( آریک ) و پژوهشگران زبان های( هندو اروپائی) ، جهت پژوهش و کاوش بیشترعلمی تقدیم نمایم تا باشد بیشتر از پیشتربه حقایق ادبیات زبان اصیل آریائی (آریک ) نایل گردیم ،و با باور کامل که آریائی ها ازان لزت خواهند برد تقدیم میدارم .         

من به بهداشت گران ونجات دهندگان این زبان (آریائی)از ته د ل احترام کرده که ، به ما فرصت انرا مساعد نمودند که مادر کلان پیچه سفید،ناتوان و بی دندان را با زحمت کشی فراوان که درین عرصه جهت تنفس کشیدن به ان انجام داده و ان زنده گم شده را به نسل جوان ادبیات معاصربه شناسائی کشانید که تا از ان لزت ببریم سپاس گزاریم.

درین قسمت میخواهم به ارتباط زبان اصیل وباستان آریائی (آریک ) نظریا ت علمای پژوهشگررا به شکل کوتاه توضیح نمایم .

بعد ازانکه انگلبس ها کشور پهناور هندوستان را اشغال وبه نام هند برطانوی مسما کردند،درهای بسته این کشورافسانوی را بروی اروپایان باز نمودند،اهسته اهسته توجه دانشمندان وعلماءپژوهشگربه زبان هاوادیان  این کشور افسانوی معطوف گردید،به تحقیق تاریخ،علوم وفرهنگ و بهتر شناختن این مرز وبوم اغاز نمودند.

از ان جمله پژوهش ازکتاب(سنسکریت)اغاز میگردد وناگفته نباید گذاشت که به جهت به  سررسانیدن کارهای خویش،انها زبان های باستان هند را تدریس نمودند، که در ان زمره(سنسکریت) را به نسبت داشتن ارزش خاص ان مطالعه وبررسی نموده ومحققین رابه این نتیجه رسانیدند که مشابهت های گرامری،لغات و دیالکتیک زبان های هندواروپائی (هندو جرمنیک)نام گزاری کردند واین زبانها را از یک  ریشه و آریائی نامیدند .

مختصر اینکه ! پژوهشگران اروپائی بعد از تحقیق زیاد زبانهای باستان هندی(سنسکریت)را به حیث مادر زبان آریائی شناخته ،نظریه مزکورقبول ومدتها به همین نام موسوم و منحیث مادر زبانهای آریائی  عرض اندام میکند و قابل تا ئید پژوهشگران میگرد د ، ولی تحقیق متوقف نشده ادامه می یابد. بعداز پژوهشهای پی در پی علمای غربی،نظریه ئی  جدید دیگری را که، قبل از زبان (سنسکریت) زبان دیگری موجود بود که  الفاظ و کلمات ان در تمام زبان های اریائی مشترک میباشد به میان امد .

زمانیکه اقوام اریائی برای اولین بارازدامنه های شاعرانه جنوب هندوکش تدابیرهجرت را اتخازو ازدریای  اباسین (اندوس) عبور نمودند ،هر گونه مقاومت (دراویدیها ) با شندگان بومی را سرکوب وسرزمین شان را اشغال وبنام ( آریا ورته- آریا ورشه) نامیدند . کتاب تاریخی خود را که قسمت اعظم ان به اسمای کوهها و دریا ها ....و غیره که تا امروزدر دامنه های هندوکش زنده است مزین و کتاب تا ریخی خود را  بنام (ویدا)    (1400 ) ق.م در هند قدیم انشاء نمودند که تا امروزدارای ارزش خاص تاریخی میباشد .

 و از طرف علمای پژوهشگر( سنسکریت ) منحیث مادر زبان های آریائی پزیرفته میشود ،پژوهشها ادامه پیدا کرده وبه پیش میروند تا که نظریه ئی جدید عرض اندام میکند و ( سنسکریت) را دخترزبان اصلی آریائی (آریک) دانسته و زبان (آریک) را مادر زبانهای سنسگریت و اوستا معرفی مینمایند وزبان (آریک) را مادرکلان زبانهای آریائی دانسته وزندگی انرا تا سالهای   (1400)ق.م تعین نموده و ارایه میفرمایند که زبان اصیل آریائی تا عصر متزکره زنده بود وبعد از ان بزبانهای متعدد اریائی منقسم شده و وجود خودش را مرده واز بین رفته معرفی میکنند وبه ان مهر تائید میگزارند و زبان اصیل (آریک)را به حیث مادر زبانهای اریائی مرده معرفی مینمایند.                      

نظر جدید به ارتباط مادر زبانهای آریائی (آریک) چنین است که:

   زبان اصیل آریائی اززمان های خیلی دورتا امروزدرسرزمین کشورعزیزما افغانستان زنده است از قراین چنین معلوم میشود که این زبان در وقت وزما نش یکی از بزرگترین زبان های عصربا ستان ، دارنده ادبیات نهایت پیشرفته، دارنده تمام ضروریات صرف ونحو و گرامر  بود که این عظمت وگستردگی ان در نامهای ارباب الانواع که بزات از ترکیب افعال مصادرگوناگون ساخته وبافته شده است میتوان قدرت و توانمندی و تکامل اد بیا ت ان زمان را درک و به ان صحه گزاشت که، ادبیات ان زمان باستان ازادبیات فوق العاده ووالای ان عصرآریائي برخورداربود؛ برعلاوه ان نامهای دریا ها ، کوهها و نامهای ملت ها ، کشورها واثار تاریخی ، ادبی و مزهبی مانند  صفحات زرین (ویدا و اوستا) و ملحقات آن است که در زمینه دانشمندان پژوهشگر، پژوهش های قابل لمس را انجام داده اند؛  به مثابه وثیقه های زنده ادعای من است ولی با تاسف باید عرض شو د که زبان اصلی آریائی(آریک)در نتیجه جنگهای جهان گشائی ما قبل التاریخ وتولد ادیان پی درپی و توسعه انها بدون  تاثیر نبوده که در نتیجه مداخلات کلتوری وفرهنگی و مزهبی ، زبان اصیل آریا ئی (آریک) ازحد زیاد ناتوان پیر و زهیرو پر پر شده است، که فراموش شدن این مادر بزرگوارو عدم خدمت و احترام به ان از طرف فرزندان ونواسه های اصیل و نجیب شان سبب شده است که روز تا روز،بیشتر از هر روزفرسوده وچوکا ت زیبای آریائی ان از بین رفته و میرود .

 درین مورد با تاسف باید گفت که تحقیق، محققین افغان تنها و تنها به تحقییقات محققین غربی  متکی بوده و اثار خویش را مملو از ان به نشررسانیده اند ولی به تاسف در داخل کشور آریائی خویش (افغانستان) عزیز هیچگونه پژوهش را انجام نداده اند به اطراف و اکنا ف کشور عزیزما قدم رنجه نفرموده اند .

  من اززندگی وموجودیت و وجود زبان آصیل آریائی( آریک) به پژوهشگران وعلاقمندان مژده میدهم ، که زبان آصیل آریائی (آریک) درکشورعزیزما افغانستان در زادگاه اصیل واصلی ا ش در وجود زبان خسته ودر مانده وبه شکل تیت و پراگنده در دامنه های هندوکش بدون خط و کتابت به شکل شفاهی به اصطلاح(پشه ئی-آریک)  زنده است ، ولی زاراست ،ضعیف ،نحیف ، ناتوان   وپیر ومتاسفانه که درکشورعزیزما اخرین شبهای خود رادرکلبه حقیر و فقیر و تحقیر شدهء عصر باستان که فرزندانش تا کنون به ان نا دانسته ونا فهمیده میبالند  سپری میکند، فراموش تاریخ گردیده ،وروز تا روزفراموش زبانهای دخترانش (زبانهای هندوآروپائی)میگردد.

حال اینکه ادبیات متمدن امروزهء زبانهای هندو اروپائی از ان سرچشمه میگیرند به نسبت اینکه زبان اصیل آریائی (آریک)مادر بزرگ شان میباشد واز میراث ان محسوب میشوند. به خاطرثبوت این زبان شیرین و قدیمه حاضرم انرا به دوست داران علاقمند و پژوهشگران،ثابت سازم که زبان (آریک)مادر زبانهای آریائی

از زمان باستان از(آریاناویجه)یعنی اولین محل سکونت اقوام آریائي که( 4000)ق،م است ودروجود اسمای ارباب ا لانواع که در کتابهای ( ویدا ) و( اوستا ) زنده اند تا حد امکان از لحا ظ ریشه ئی لغت توضیح و  تشریح نمایم،که در کتابهای مقدس متزکره درج اند.

مرحلهء بعدی آن زمان انشاء کتاب (ویدا)است واین زمان را علمای محقق (1500) ق ِ،م تائید کرده اند ،درین مرحله توضیح وتشریح خود کلمهء(ویدا) اهمیت خاص خود را دارا است،که بعضی ازقسمتهای ان از طرف محققین تحقیق شده توضیح میشود.

همچنان کتاب مقد س دیگری عبارت از(اوستا)است که زمان انشاء انرا محققین محترم ( 1000)ق،م دانسته اند و دربارهء ان محققین نیز ،پژوهش قابل ملاحظهءرا انجام داده اند،در بارهءخود کلمهء(اوستا)ومعنی های ان نظریات گوناگون وجود دارد ؛ کتاب است مقد س وکتاب است که به زمان حضرت (زردشت - زرتشت) تعلق میگیرد (1) .

 حاضرم خود کلمهء( زردشت- زرتشت)واسم کتاب (اوستا) را با ریشه های که از ان بوجود امده وساخته شده است تو ضیح و تشریح نمایم . وبا تغیرات که در مراحل مختلف پدیدار شده است توضیح وتشریح نمایم ، ما نند ( خورده اوستا ، زند و پا زند.....).

ثبوت دیگری زبان آصیل آریائی عصرداریوش هخامنشی سالهای( 486 – 522) ق،م است ،دقیقتر اگر گفته شود ،خط میخی کوه بغستان،که سه سطراقتباس شدهء ان در تاریخ ادبیات پشتودرج است،که توضیح و تشریح آن درزبان(آریک)  وجود زندهء زندگی زبان اصیل آریائی  در عصرهخامنشیان است.

موضوع خیلی با ارزش ومهم دیگری عبارت است ازخط نبشتهء سرخ کوتل بغلان افغانستان است، که باستان  شناسان فرانسوی انرا کشف وبعدا به زبان لاتین برگشتانده شده است، که مربوط میشود به عصر وزمان دین حضرت زردشت،که نبشتهء مزکور نیز در تاریخ ادبیات پشتودرج است،حاضرم قسمت بیشترین انرا توضیح وتشریح نمایم ، تاوجود زندهء زبان اصیل آریائی را درعصرزردشت وزبان اوستا به دوستان علاقمند و پژوهشگران معرفی نمایم،که دانشمندان محترم این عصر را ( 160 م ) دانسته برعلاوهء ان ،میخواهم  ثبوت زنده بودن زبان اصلی آریائی ( آریک) را در ادبیات متمدن جهان امروزی به دانشمندان محقق زبان آریائی به صحبت بنشینم وبعضی ازکلمات ترکیبی وغیرترکیبی به اصطلاح لاتینی و کلاسیک را در کلمات چون خود  کلمهء(کلاسیک ، دیا لکتیک ،ارگنایزیشن... وغیره)را در زبان اصیل آریائی( آریک)توضیح و تشریح نمایم.

همچنان تاثیر زبان اصیل آریائی(آریک)رادرادیان باستا ن ودین اسلام در (عربی)ملاحظه ومشاهده کرد. تا علمای محترم محقق تائید نمایند که واقعا زبان اصیل اریائی تا امروز در میان زبانهای مروج اروپائی و متمدن جهان بدون انکه بدانیم زندگی دارد .

 کلمهء(آریک)که نتیجهء پژوهش های خستگی ناپزیردانشمندان محقق زبان اصیل آریائی است و ناگفته نباید گزاشت که کلمهء(آریک) به نام نامی محقق بزرگ دوکتور(گوستا ولوبن) گره خورده است که ( آ ریک ) زایندهء کلمات مانند ( آر، آرین،آریا و آریانا) . (2 ) میباشد ، برای من جهت پیشبرد پژوهش جدید مقام ارزنده و خاص خود را به مثابهء مشعل فروزنده در راه تاریک را دارد .

به اسا س ادعای فوق که زبان اصیل آریائی (آریک) تا به امروز در دامنه های کوه هندوکش با تمام نازک خیالی های ادبی که دارد زنده است .

پژوهشگران زبان اصیل آریائي در بارهء کلمات ( آر ، آ ریا ، آریا نا  و آرین) مقالات علمی زیادی دارند و سعی نموده اند ، توسط کلمات فوق الزکرمفاهیم که اریائی ها به نژاد خویش قایل اند ما نند ( اصیل ،شریف ، نجیب و زارع) قایل بودند ارایه کنند ،که تمام تعریف های شان،علمی،معقول وبا منطق است ولی از ریشهء  اصلی ان که فوقالعاده مهم است چیزی ارایه نشده است، همچنان نامهای راکه آریائی هادر سرزمین آریائی   وآجدادی شان (آریانا ویجه) از قبیل ارباب لانواع داشتند ، واقعا زیبا وزیبندهء خدایان شان است، مفهوم کلمات مزکوررا از مجموع متن تعریف و معرفی کرده اند ،حال اینکه اسمای ارباب لانواع زیبائی خاص خود را در ترکیب های خود دارند و از افعا ل وکلمات مختلف ساخته شده اند که معانی ومفاهیم اصلی  اسمهای شان در ترکیب های شان نهفته است،اگر نامهای ارباب الانواع مطابق ریشه های افعال شان توضیح وتشریح شود در ان صورت مطابق حال واحوال اربابالانواع خواهد بود .در ان وقت خواننده و شنونده خواهد  دانست و پی خواهم برد که زبان و اد بیا ت آریائی های (آریانا ویجه ) در کدام سطح کمال وعظمت قرار داشت ،بعد از تشریح و توضیح دانسته خواهد شد که زبان اصیل و باستان آریایئ (آریک) ،چگونه زبان

 با عظمت و دارندهء ادبیات همه جانبه بوده وکدام راه را در طول تاریخ سپری نموده است  واز کجا به کجا رسیده است  متاسف ومتاثر خواهند شد.

یاداشت:

نظریات علمای پژوهشگر (هند وآروپائی) به ارتباط زبان اصیل اریائی ، مادر زبانهای آریائی (آریک)اظهار

عقیده کرده اند که ، گویا زبان اصیل آریائی (1400 )ق،م از بین رفته و مرده است و از وجود ان زبانها ی جدید دیگری چشم به جهان گشوده اند موافقت نداشته ، بنایر ان به علما وپژوهشگران زبان های (هند و اروپائی) مژده میدهم که زبان اصیل اریائي با مدارک وشواهد که از ان روزگاران تا امروزبه شکل شفاهی ویا به  گونهء تحریری درصفحات زرین کتاب های (ویدا) و (اوستا) و سنگ نبشته های (داریوش هخامنشی و کتیبهء سرخ کوتل بغلان۰۰۰) درج و منحیث گنجینهء عظیم تاریخی،ادبی ،کلتوری ،د ینی و فرهنگی از( آریانا ویجه) تا قرن بیست ویکم به نسل آریائی امروزی اش به گونهءزار ونیم بسمل با رمق ها ی اخرینش، خود را با سینه کشانده ورسانده است درزادگاه اولینش(آریانا ویجه ) یا خود اولین محل مهاجرتی اش دامنه ها و دره های سلسله کوه با عظمت( هندوکش) درگهواره و زاد گاه اصیل خودش( اوگانا – افغانستا ن) امروزی  رشد وتربیت یافته ومولود ( ویدا ، ریگویدا وسنسکریت) در سرزمین افسانوی ( آریانا ویجه – آریا ورته )،هندوستان امروزی؛ ومولود (اوستا )، سرزمین اجدادی اش آریانا  ( واړه – بلهیکا – بلخ ) سر زمین وقلمرو اولین پادشاه ( آریا ئیها ) «  یما» اعمار کنندهء « واړه » تاریخی که بعدآ در جریان تاریخ بنام نامی  « بلهیکا » ،« بخت ، بخدی » که امروز بنام « بلخ- مزارشریف » ولایت تاریخی و پر افتخارافغانستان امروزه زنده است و نفس میکشد .


بنابران از تمام علاقمندان ،قلم به دستا ن ،اد یبان و پژوهشگران زبان آریائی (آریک) خواهشمندم استین های خود را بلند کرده وبه مداوا و بقا ی عمر(آریک) این مادربزرگ وارجمند که جبر تاریخ انرا فوق العاده ضعیف ونحیف ساخته است خدمت نمائیم و انرا از مرگ حتمی که به با لینش رسیده است ، برایش فرشته های نجات شویم .تا انرا با محبت تمام در اغوش کشیده و احسا س خوشی وخدمت گزاری کرده و لزت بریم .

به خاطر بقا و ادامهء زبان (آریک) از تمام پژوهشگران التجا دارم که با محبت تمام ، احترام و تفاهم متقا بل با دست پیشی وهمکاری علمی و اصلاح نا رسائی های یکد یگر، میتوان به پیروزی رسید ،برای رسیدن به این هدف پیشنهاد دارم که :


* ازاستادان مقدم پژوهشگر با حسن حسین که دارند باتواضع تمام تمنا دارم که دراصلاح مقالات پژوهشی  که در اینده بروی سیت های انترنیتی نبشته و ظاهر میشوند تبادله معلومات نموده ودر تصحیح علمی و ادبی و روشن شدن واقعیت های تاریخی ان ازهیچگونه همکاری دریغ نکرده ودریچه جر وبحث علمی را با کمال امانت داری باز گزاشته وبا دل سوزی تمام در اصلاح مقالات با بنیاد علم ومنطق عمل نموده ، وبه علاقمندان وپژوهشگران ان منحیث یک تحفه نا یاب تاریخی تقدیم نمائیم تا توانسته باشیم خدمت فوق ا لعاده و بزرگ  رابرای زبان های آریائی و نسل های اینده نموده باشیم.