دل اهل محبت درد دارد

از کتاب: دیوان صوفی عشقری ، غزل

دل اهل محبت درد دارد

بدیدۀ اشک و رنگ زرد دارد

دل آرام من است هر جاکه بینی 

قد سرو رخ چون ورد دارد

سراغ سبحه از رندان مجوئید

بجیب خویش طاس نرد دارد

بتی دارد کهب اشد سفله پرور

رفاقت همرۀ نامرد دارد

بهر جا عاشق هردم شهدیست

دلش در سینه آه سرد دارد

سیه روزم ز چشم سرمه سیائی 

چه آهوی رمیده گرد دارد

به نرد عشقبازی ششدر هستم

گهی برد و گهی آورد دارد

بدقت خوان کتاب عشقرا را

که بین هر غزل شاه فرد دارد