مُهر استوانهئی از حِلّه، نزدیک بابل – سنگ کالسدونی خاکستری-آبی (۷۰۰–۵۰۰ پیش از میلاد)

این مهر استوانه ئی از جنس سنگ کالسدونی خاکستری-آبی، از ناحیهٔ باستانی «حِلّه» در نزدیکی بابل (در مرکز عراق امروزی) کشف شده و امروزه با شمارهٔ BM ME 89352 در موزه بریتانیا نگهداری می شود. قدمت این مهر به احتمال زیاد به دورهٔ نئو-آشوری یا اوایل دوران نئو-بابلی (حدود قرن هفتم تا ششم پیش از میلاد) می رسد.
نقوش حک شده بر سطح مهر، در دو بخش نابرابر تنظیم شده اند و محتوای آن ها ترکیبی از مضامین آئینی، اسطوره ئی و سلطنتی است.
در بخش اصلی مهر، صحنه ئی با حضور یک شخصیت مرکزی ایستاده دیده می شود؛ این پیکره به صورت تمام رخ (اما با چشم هائی بدون نمای نیمرخ) ترسیم شده و دارای ریش نقطه ئی، موهای بلند پسرانه، و تاج دندانه دار است. وی لباسی بلند بر تن دارد که یادآور جامههای سنتی خاور نزدیک باستان (و به ویژه شاهان بابل و آشور) است. در دست چپ او شاخه ئی گیاهی شبیه نیلوفر آبی دیده می شود و دست راستش را در حالتی شبیه به درود یا نیایش بالا گرفته است.
در برابر این شخصیت، دو شیردال (موجودات ترکیبی با تنهٔ شیر، شاخ و بال) ایستاده اند و هریک یک پا را بر روی گل نیلوفرمانند قرار داده اند. در بالای این صحنه، نماد مشهور «پیکرهٔ بالدار» دیده می شود — موجودی با تنهٔ انسانی، تاج بر سر، و چهار بال گشوده (دو بال عمودی و دو بال مورب). این نماد، در اصل ریشه در سنت تصویری آشور و بابل دارد و از سدهٔ نهم پیش از میلاد در نقشهای دیواری آشور (به ویژه در نینوا) دیده می شود، جائی که نمایندهٔ خدای ملی آشوریان، یعنی آشور بوده است.
ازینکه هیچ نشانه ئی وجود ندارد که این نماد در این مهر خاص به آئین زرتشتی مربوط باشد. حتی کوروش هخامنشی نیز در منشور معروفش، خود را «بندهٔ مردوک» می خوانَد، نه پیرو آئین زرتشتی. از این رو، تفسیر این مهر در زمینهٔ سنت زرتشتی در بابل بی پایه است و بیشتر باید آن را بازتابی از جهان بینی مذهبی و سلطنتی بابل و آشور دانست.
در بخش کوچکتر مهر، پیکرهٔ کوتاه قامت و قدرتمندی دیده می شود که با نمادهای شناخته شدهٔ دیوِ نگهبان مصری موسوم به بِس (Bes) هم خوانی دارد؛ شخصیت محبوبی که در سنت مصر باستان، نگهبان خانه ها و محافظ زنان و کودکان بود. اطراف این پیکره، موجودات اسطوره ئی دیگر از جمله شیردال ها و جانورانی شبیه به آهو نیز نقش بسته اند. این مهر، نمونه درخشان از آمیزش نمادها و باورهای آئینی در بین النهرین متأخر است، جائی که سنتهای آشوری، بابلی و حتی مصری در کنار هم در قالب هنر رسمی در خدمت نمایش اقتدار سیاسی و تقدس سلطنتی به کار گرفته می شدند.