123

چیستان مساله (پرسان)

از کتاب: چیستانهای شفاهی دری

پرسان با سوالات ذهنی یکی از انواع دیگر آزمای هوش است که بین مردم ما رواج گسترده دارد.

پرسان ها چیستان نیستند، زیرا در نوع اول چیستانها مشخصات اشیاء- خانواده ها ذکر میشد . و در نوع دومی حادثه یک قصد حل میگردید، اما پرسان ها سوالا نیست صریح و مستقیم که طی آن اغلب مسایل حسابی فهقی یا پرسش هائی جهت آزمایش هوش کودکان و جوانان مطرح میگردد، از همینروست که مردم آنرا پرسان میگویندف که معادل کلمۀ سوال است.

پرسان ها مااند چیستانها یکی از طریق دیگر موثر پرورش فکر و استعداد کودکان و جوانست و مردم ما در و مردم ما با درک همین موضوع از قرن ها به امر طرف آنرا برای سرگرمی فرزندان خود رواج داده اند.

حتی دانشمندان بزرگ ما نیز ازین شیوه در تعمیم علوم استفاده میکردند. تا بدین طریق مسایل بسیار مغلق علمی وففهی رافی برای مردم حل نمایند تاپه دلچسپی آنرا گیرنده چناچه بزرگترین فیلسوف و دانشمند قرن چارم- هجری ابو علی ابن سینا یی بلخی رسالۀ« در حقیقت و کیفیت و سلسله موجودات و تسلسل اسباب و مسببات » (1) را بهمین شوه سوال و جواب نوشته و رساله های « قراضه طبیعات (2) و « ظفر نامه (3) منسوب به او بهمین طریق نگاشته شده است.

یکتن از دانشمندان معتزلی قرن ششم خراسان ابو القاسم جار الله محمود- زمحشری معقب به فتخر خوارزم نیز کتابی بنام « الحاجاة» نوشته که حاوی سوال و جواب ها به همین گونه است که آنرا چیستانهای علمی نیز نامیده اند. (4)

دانشمندان آموزش و پرورش غرب نیز با استفاده از مؤثریت این گونه سوالها میکوشند، شیوۀ مذکور را در مطبوعات ترویج  تعمیم بخشند. خاصتا ریاضی دانان فرانسه درین راه پیشگام شده و دانشمندانی چون پی یربر لوکین (6) مارتی ریماند (7) فرنسواد ایوو (8) ماکس فاوالی (9) روزی لافیرت (10) و تریستار نارد (11) در طرح سوالات مختلف ذهن به شیوۀ پرسان های عامیانه ما شهرت جهانی یافته اند در حالیکه در گذشته در اروپا تنها سوال فیو باسی ریاضی دان سدۀ (13م) ایتالیا سر زبانها بود و بس .

سوال فیو باسی چنین بود که: دو خرگوش در هر ماه یک جفت چوچه میدهند و هر جفت چوچه نیز بعد از یک ماه ماهانه یک جفت خرگوش دیگر بدنیا میاورند طی یکسال تعداد خرگوش ها چند میشود (12)

از اینها که بگذریم پرسان های عامیانه دری متدوال در کشور را بدو گونۀ می یابیم: نخست سوالاتیکه مخصوص کود کانست و جنبه های معلوماتی و تربیوی آن بیشتر بوده از سادگی زیادی بر خورد اراست و دو دیگر سوالاتی که 

------------------------------------------------------------------- 

6-Pierre  Berloquin 

7-Martil   Remondon   

8-Fran   Cois    Diwo

9-Max Favalli

10-Roger Laferte 

11-Tristan Bermard 

12-پی یر  بر لوکین وایگران . بازی با اعدادف ترجمۀ نادره قزوینی و محاطم قایقی تهران کوتنبرگ (ب.ت) 4—5 و 189.

که جنبه های تفننی آن بر سایر جنبه چربی نموده پیچیده تر و مغلق تر هستند. که اولی بین کودکان و دومی بین جوانان بیشتر رایج است.

درین بخش بعد از معرفی مختصر هر یک نمونه های را از میان پرسان های  ثبت شده خویش بر می گزینیم.

یک – پرسان های کودکان:

این دسته سوالات که اغلب جواب آنها ساده است طوریکه گفته شد بیشتر پهلوی تر بیوی و معلوماتی داشته با پرسش آن کودکان با مسایل مختلف مذهبی حسابی و بعضی نکات دیگر مربوط به زندگانی اجتماعی و مانند اینها آشنا میشوند. این پرسش ها اکثر توسط خود اطفال و بعضا توسط بزرگان از کودکان صورت میگیرد و کودکانی که میتوانند جواب صحیح ارائه بدارند مورد تمجید وتحسین قرار میگیرند چون درین پرسانها مسایل بسیار ابتدایی فقهی و اساسات مسایل حسابی مطرح میگردد. ازینرو کودکان بین سنین 6تا14 بدان علاقمندند و یا توسط بزرگسالان علاقمند ساخته میشوند زیرا پرسانها بهترین طریقۀ آموزش مسایل ساده مذهبی، حساب و رموز آزمایش هوش به شما میرود.کودکانیکه پرسان های بیشتری یاد داشته باشند با اساس فهم و ذکاوت بیشتر از همردیفان خود در آموزش پیشی میگیرند.

اینکه نمونه های از پرسان های کودکان:

الف-پرسان به ارتباط مسایل دینی و فقهی:

(1)

پرسان: یک  دشت اس یک تکه پر از خار ده اینجه یک جنازه اس، مجبور هستی نماز جنازه بخوانی اگه سجده کنی خار ده روی وچشمانت میره و اگه نکنی نمازت نمیشه، چه قسم میکنی؟ که هم نماز جنازه ره بخوانی و هم خار او گارت نکنه.

پاسخ: ده نماز جنازه سجده روا نیس ازی خاطر می تانیم که ده دشت پر از خار هم نماز جنازه بخانیم.

پرسان: تنها یک پیران ده جانت اس. تکمه شه ام از شاخ خر ساخته شده جان لچ خو نماز خانده نمیتانی. کتی ای تکمه نماز خواندن رو اس یانی ؟

پاسخ: خر شاخ نداره، پرسان غلط اس.

پرسان: ده مابین او روان تخم خو ک افتاده، میخاهی وضو کنی آیا وضو ده ای او روا گفته شده یا نی؟

پاسخ: بلی! چون خوک تخم نمیته.

توضیح: چون به اساس فقه حنفی آب روان پاک است و وضو در آن رو است، شنونده یا پاسخ دهندۀ سوال در فکر این میشود که در آب روان وضو رواست، اما چون دین مقدس اسلام خوک را حیوان نجس میداند از اینرو وجود شی، مردار در آب روان باعث کثافت آب میگردد بنا شنونده فورا جواب میدهد که با چنین آبی وضو روا نیست اما شنونده ذکی فورا پاسخ میگوید که خوک تخم نمیدهد، سوال غلط است.

ب- پرسان به ارتباط مسایل ساده حساب:

(4)

پرسان: سه پنج پانزدهف دو هفده، سه بیست چند میشه؟

پاسخ: بیست.

توضیح: درین پرسان به صراحت گفته میشود که سه پنج مساوی پانزده است که با جمع دو هفده و هفده جمع سه مساوی به بیست میشود. اما در ظاهر امر چنین فهمیده میشود که پرسنده حاصل جمع سه پنج یک پانزده، دو هفده و سه عدد  بیست را میخواهد. اما کودکان تیز هوش فورا پی می برند که جواب بیست است.

(5)

پرسان: سر یک درخت چل گنجشک شیشته. کتی تفنگ می زنیم چار تایشه میاندازیم چند تای دگیش سر درخت باقی میمانه؟

پاسخ: هیچ چیز نمیمانه، دگه گنجشک ها می پرن.

جواب: پرسان های ذهنی:

پرسان: یک حوض اس ده ما بینیش یک درخت سیب که بسیار حاصل کده یک شادی سر درخت شیشته تو میخواهی که سیب بخوری از حوض هم تیر شده نمیتانیف چه میکنی که سیب بخوری؟

پاسخ: ما شادی ره کتی سنگ میزنیم. شادی خو قلاغ انسانه می گیره و از سنگ زدن هم زورش میته، ازی خاطر غیر از سیب چیزی دگه نداره که سر ما وار کنه ما اوره کتی سنگ میزنیم  و او که کتی سیب زد، سیبه میخوریم.


(7)

پرسان: یک خر اس سر دیوال ایستاده یک طرف دیوال کاه کوت اس طرف دگه دیگ او جوش، ای خر اس تخم میته تخم خوده به کدام طرف بته که نشکنه؟

پاسخ: خر اس تخم نمیته.

(8)

پرسان: یک سیر پخته گرانگ اس یا بایک سیر سنگ؟

پاسخ: هر دو یک برابر اس.

(9)

پرسان: یک گنگه پیش دوکان سگرت فروش میره از دکاندار چه قسم سگرت می خاهه؟

جواب دهنده: بوسیله اشاره انگشتان و دهن جواب میگوید. 

پرسنده فورا می پرسد: یک کور پیش دوکاندار میره چه قسم میگه که یک قیچی کار دارم.

جواب دهنده: چون در فکر گنگ است با حرکت دو انگشت جواب میدهد.

اما اگر جواب دهنده ذکی فورا میگوید که کور چشم نه دارد. 

(10)

پرسان: کدوده کمر غوته زدم گوهر کشیدم می فامی گوهر چه بود.

پاسخ: سوال غلط اس.

توضیح: این پرسان در صفحات شمال بخصوص خان آباد بدخشان و کندز بیش شنیده میشود. زیرا در اکثر آن مناطق پل موجود نیست و مردمی  که می گذرند اغلب یک چوب کدو که میان آن تهیست در کمر می بندند تا در آب دریا غرق  نگردند و بعضا لباس خود را نیز در بین چوب کدو می گذارند تا از تر شدن آن جلو گیری شود.

با وجود کدوی کمر کسی نمیتواند غوته زند و از زیر آب گوهر بر آورد.

دو-پرسان های جوانان:

سوالات این بخش به مقایسه پرسان های کودکان پیچیده تر و مغلق تر بوده با در نظر داشت تفاوت سویه و معلومات میان کودکان و جوانان طرح ریزی شده است.

موضوع پرسان های جوانان را بدرجه اول مسایل حسابی به قدم دوم موضوعات ذهنی تشکیل میدهد.

نمونه زیرین از میان پرسان ثبت شده نگارنده انتخاب و تقدیم میگردد: 

الف-از پرسان های مربوط به مسایل حسابی:

------------------------------------ 

(11)

پرسان: از هوا میگذشت یک خیل کلنگان 

گفتم که ای صد کلنگان

گفتن ما صد نیستم.

ما و ما و نسپ ما نیمۀ از نسپ ما

گر تو آیی جمله ما صد میشویم. 

خیل چند تاست .

پاسخ : سی و شش تا

36+36=72

نصف36=18

نیم 18=9

----------------------- 

جمعا     99 کلنگ 

=           1

----------------------- 

100 

این پرسان یا معما گذشته ازینکه در میان دری زبانان کشور های همسایۀ مارایج است در ادبیات نیز آمده چنانچه تذکرۀ نصر آبادی معمایی را بدین مضمون ثبت نموده است:

جمع را طعنه قلت مزن                      زانکه ما اهلیم و بیحد میشویم

ما و مثل ما و نصف ما وربع               چون تو داخل میشودی صد میشویم 

درین دو بیت کلمه «اهل» کلید معماست زیرا به حساب جمل «الف» مساوی یک «هـ» مساوی پنج و »ل» معادل عدد سی است که مجموعه سی و شش میشود و شش جمع هجده و نه مساوی نو دونه و با جمع یک صد پور میشود(1).

(12)

پرسان: دو اندیوال ار ده سی سی دانه سیبه بر فروش به شار میارن یکی شان

----------------------------------------------------------------------------------- 

1-نصر آبادی میرزا محمد طاهر، تذکره نصر آبادی، تهران: کتابفروشی- ابن سینا. 1317ص551.

ای سیب هاره روپیه ره سه دانه و دگیشان روپیه ره دو دانه می فروشن سر جمع پیسۀ نفر اول ده روپیه و از نفر دوم  پانزده روپیه میشه که جمله میشه 25 روپیه یکی ازی ها کار ضروری پیدا میکنه و سیب های خوده بر اندیوال خود میته که تو سیبای مره روپیه ره سه تا بفروش و پیسه شه برم بیار و خودش طرف ده میره. اندیوال ای بچه سیبای اوره کتی سیبای خود گد میکنه و دو روپیه پنج دانه- میفروشه. ده آخر می بینه که پیسی شصت دانه سیب 24 روپیه شده حیران میمانه که یک روپیه چه شده هر قدر می سنجه می بیند که اگه سیبای خود و اندیوال خوده جدا جدا می فروخت. جملی پیسه 25 روپیه میشد اما حالی که یک جای فروخته 24 روپیه شد. یک روپیه چه شده؟

پاسخ: نفر اول که روپیه ره سه دانه سیب می فروخت باید سی دانه سیب خوده سر ده نفر بفروش میرساند و نفر دومی که روپیه ره دو دانه سودا میکد سی دانه سیبه سر پانزده نفر.

اما ای جوان بیست دانه سیب اندیوال خوده کتی سی دانه سیب خود سرده نفر دو روپیه ره پنج دانه سودا کد درست، اما ده دانه دیگه ره باید دو روپیه ره چهار دانه سودا میکد که پیشی پنج روپیه میشد تا حساب پوره میآید. اما ای دو روپیه ره پنج دانه فروخت که پیسی ده دانه چار روپیه شد ازی خاظر یک روپیه تفاوت پیدا کد.

(13)

پرسان: نصروی پتق از غیاث شوده پرسان کد که تو چند دانه کفتر مارو  داری ؟ غیاث شوده گفت اگه یکدانه کفر ماروی خوده بر تو بتیم کفتری ای ماروی تو دو چند کفتر های مه میشه اما اگه تو، یکدانه کفتر مارو برمه بتی از هر دوی ما یک اندازه میشه.

ای دو کفتر باز چند تا کفتر مارو دارن؟

پاسخ: کفترهای نصروی پتق هفت دانه و از غیاث شوده پنج دانه اس.

--------------- 

-14-

پرسان: سه اندیوال ده ده روپیه انداز میکنن که بر دوکان شریکی خود یکدانه چند اس؟ کلال میگه: سی روپیه ده سی روپیه کوزه ره خرید میاین.

اما کلال ده دل خود میگه که بسیار بی انصافی کدی  وای کوزه ره بسیار قیمت فروختی، او میگیره پنج روپیه بدست شاگرد خود میته و میگه برو او سه نفره بتی و برشان بگو که خلیفیم غلط کده قیمت کوزه بیست و پنج روپیه اس.

شاگرد کلال پیسه ره گرفته از پشت او نفر میدوه و ده راه دو روپیه ره ده مجیب خود میکنه و سه روپیه ره بر او نفر ها میته.

اندیوال ها سه روپیه ره تخسیم میکنن. اما گپ ده اینجه اس که ای سه نفر ده اصل ته روپیه بر خرید کوزه انداز کدن که میشه بیست و هفت روپیه و با دو روپیه دزی کدگی شاگرد کلال بیست و نه روپیه میشه ده حالیکه بیست و پنج روپیه قیمت اصل کوزه که با پنج روپیه ایکه کلال پس داده سی روپیه میشه.

گفته میتانین که یک روپیه چه شده؟

پاسخ: یک روپیه گم شده اصلا وجود نداره چرا که بیست و پنج روپیه قیمت کوزه کتی پنج روپیه روپیه دادگی سی روپیه میشه که اندیوال ها ده اول انداز کده بودن. حالی که او سه نفر بیست و هفت روپیه انداز کن قیمت اصلی کوزه کتی دو روپیه دزی شده همو پیسی شانه پوره میکنه.

ب-از پرسان های ذهن از ما:

--------------------------------- 

-15-

پرسان: یک آدم یک دانه گوسپند و یک دانه مرغ داره ده روپیه هم ده جیبش اس ای ادم بسیار هوشیار اس ده روپیه خوده چیزی میخره که هم خودش هم گوسپندش و هم مرغش سیر میکنه. گفته میتانین که اوچه خرید؟

پاسخ: خربوزه که کتی پوستش گوسفند کتی خستیش مرغ خوده سیر ساخت و مغز شه خودش خورد.

پرسان یکنفر یک گرگ یک گوسپند و یک بندک علف داره ده سر راهش دریاس و ده لب دریا یک کیسه اس که تنها خود آدم با یک چیز ده او جای میشه . ای نفر چه قسم کنه که گرگ گوسپند و علقه ازد ریا تیر کنه قسمی که گرگ و گوسپند یا گوسپند و علف تنها نمانن. 

پاسخ : ای نفر اول گوسپند با خود ده کیمه تیر میکنه چرا که گرگ علف خورده نمیتانه. 

گوسپنده او طرف دریا مانده خودش پس میایه وای دفعه گرگه با خود میبره و ده او طرف دریا میمانه اما گوسپند پس ای طرف میاره.

گوسپند ده همی طرف میمانه و علفه کتی خود تیر میکنه و پیش گرگ میمانه باز باز پس میایه و گوسپنده در و بار تیر میکنه.

یاد داشت: این مسآله در اغلب کشور های منطقه چون ایران هند- پاکستان ترکیه و بعضی جمهوریت های آسیای میانه نیز عین شکل بین جوانان مطرح میگردد.

-17-

پرسان: یک نفر همراه یک زن بیوه که یک دختر جوان هم داره عروسی میکنه پدر ای نفر عاشق دختر میشه و اوره میگیره و بعد ازیک سال ده خانی هر دو یک یک بچه میشه. حالی بچه ها بین هم چه میشن و با خانواده های یکدیگر چه ارتباطی پیدا میکنن.

پاسخ : 

خوانند گان عزیز! حل این پرسان را که چندان پیچیده هم نیست به عهدۀ وخود شما میگذاریم.

و اینهم تعدادی از چیستان مساله یا پرسان ها:

چیستان مساله های کودکان:

-18-

نیم پیسه ره نیم ماهی،

پنج پیسه ره چند ماهی؟

پاسخ: پنح ماهی 

-19-

کدام حیوانس که نیمش حیوانس، نیمش میوی شیرین؟

پاسخ: موش خرما.

-20-

چیس که نیمش حیوانس و نیمش یک عضو بدن؟

پاسخ : خرگوش

-21-

خر که بز شوه خورده میتانیش ؟

پاسخ : بلی خربزه.

22

از طرف راس خورده میشه و از طرف چپ کوش ساخته میشه ؟

پاسخ: مرچ-چرم

سرش حیوان بسیار کلانس، زیرش حیوان بسیار خرد.

پاسخ: خرمگس

چیستان مسآله های فقهی:

-24-

«الف» به «ج» گفت: برو « میم» مه بگی ، بیار!

پاسخ: منظور رویداد شب معراج است که « الله تعالی» به حضرت «جبریل» امر فرمود که حضرت« محمد» (ص) را به معراج آورد.

-25-

کسی که سلام داد بنده نبود، کسی که و علیک گرفت آمد. 

پاسخ: سلام دهنده خداوند تعالی و علیک گیرنده محمد مصطفا ده شو معراجس .

-26-

طالبانی که بهر علم دویدند،

دو خدایی که یک شتر دارد، بکجا دیدند؟

پاسخ: در سورۀ شمس آیه ی مبارکه ی : « فقال لهم رسول الله ناقة الله و سقیها ».

توضیح: منظور صورت نوشتاری یا تلفظی اسم مبارک «الله» است که در دو طرف واژه ی ناقه که بمعنای شتر» میباشد آمده است اما فکر بیشتر متوجه جنبه کف آمیز مساله میگردد که چگونه به خداوند یگانه شرک آورده شده و «دو» گفته میشود ازینجهت کسی که دقیقا پاره سی ام قرآن مجید را نداند به مفهوم اصلی چیستان پی برده نمیتواند

یک زن مرده و سه مرد حاضر اس که نماز جنازۀ اوره بخوانن اما بری وضوی سه مرد و غسل میت سه پاو او موجود اس چه چاره کنن؟

پاسخ: هیچ چون هیچ یک از مردا حق ندارن میت زنه  غسل بتن.

-28-

یک آدم ده لب دریا کتی زن خود راه میرفت که زنش افتاد مرد، او می خواست زن خوده دریا غسل داده ده همو لب دریا گور کنه آیا قر ده لب دریا روا ست؟

 پاسخ: او نمی تانه زنه خودش ششته گور کنه چرا که زن بعد از مرگ نا محرم میشه.

29-

دو نفر دیک راه میرفتن، سر راه شان جوی آمد و هر دو  از او خیز زدن ده وخت خیز زدن باد یکی خطا خورده اما وضوی هر دو شکست چرا؟

پاسخ: یکی شان تیمم داشت دیگری وضو . وضوی و ضو دار از خاطر باد شکست و تیمیم نفر دیگه از سبب پیدا شدن آب .

-30-

د نماز جماعت وضوی یک مقتدی شکست اما نماز همگی باطل شد چرا؟

پاسخ: این جماعت، نماز جمعه بود که به امامت یک نفر و اقتدای دو نفگر گزار ده میشد چون به اقتدای یکنفر جماعت برپا شده نمیتانه ازی خاطر نماز همه باطل میشه.

-31-

یک طرف دریا پخته کاری شده و طرف دگیش خامسف تیمم ده کدامش شده میتانه؟ 

پاسخ: در هیچکدام ، چون او موجود است.

چیستان مسآله های حسابی:

-32-

یک صد روپیه ره صد حیوان بخر قیمت  یک مرغ یک روپیه از یک گوسپند چار روپیه و گنجشک یک روپیه ره ده دانه است .

پاسخ: هفتاد  و چار مرغ می خریم که میشه هفتاد و چار روپیه، شش گوسپند میشه بیست و چار روپیه و بیست دانه گنجشک دو روپیه .

-33-

به صد روپیه یکصد پرنده خریده میتانی؟  که هفتاد دانه گنشجک به یک روپیه بودند دانه به سه روپیه کفتر دانه به شش روپیه باشد؟

پاسخ: بلی بیست و هفت بودند به هشتاد و یک روپیه هفتاد گنجشک به یک روپیه و سه کفتر به هژده روپیه.

-34-

به یکصد روپیه یکصد و یک حیوان خریده میتانی؟ که نرخ خر، هشت تا به یک روپیه نرخ اسپ دانه به دو روپیه و شتر دانه به یک قران باشه.

پاسخ : بلی به پنج و نیم روپیه 44 دانه خر به شش  و نیم روپیه 13 شتر و به 88 روپیه 44 تا اسپ می خریم که حساب پوره میشه.

-35-

بیست تا نانه برییست نفر تقسیم کو بر یک مرد و نان بر هر زن یک نان و بر اشتک نان بتی؟

پاسخ: برده اشتک (کودک) پنج نان، پنج مرد ده نان و پنج زنه پنج نان میتم.

بیست گوسپند ده شش خانه بانداز که هیچ خانه خالی نمانه و اندازه گوسپندای دو خانه هم مثل یکی دگه نباشه.

پاسخ : ناممکن اس.

چل اسپه ده نه میخ بیله بسته کو که هیچکدام ام میخ خالی نمانه و اسپ دو میخ هم به اندازی یکی دگه نباشه.

پاسخ: نمیشود.

-38-

نجار می خواه از یک چار تراش ده تخته ببره، چند تا خطی می اندازه؟

پاسخ: نه تا.

-39-

یک مورچه ده یک دیوال ده متره بالا میشه، او ده هر دقیقه دو متر بالا میشه اما یک متر به پایان می لخشه، ده چند دقیقه سر دیوال خات رسید؟ 

پاسخ: ده نه دقیقه.

-40-

دو نفر هشت سیر روغن خریده می خواهن نیم کنن اما سه ظرف هشت سیره، پنج سیره و سه سیره دارن. چه قسم میتانن روغنه نیم کنن؟

پاسخ: اول پیپ سه سیره ره پر کده اوره د پیپ پنج سیره می اندازن، باز پیپ سه سیره ره پر میکنن ده پیپ پنج سیره می اندازنف وختیکه پیپ پنج سیره پر شد، یک سیر ده ده هشت سیره خالی میکنن بعد ازی پیپ سه سیره ره ده پنج سیره خالی کده سه سیر هشت سیره ره ده سه یر می اندازن و  باز اورده ه پنج سیره پر میکنن که یک سیرش ده سه سیره باقی می اندازه باز هم پیپ پنچ سیره ده هشت سیره انداخته یک سیر سه سیره ره ده پنج سیره می اندازن سه سیر از هشت سیره ره ده سه سیر انداخته ازو ده پنج سیره خالی میکنن ای قسم چار سیره ده دو پیپ تقسیم میشه.

-41-

یکنفر از باغ سیب چیند و ختیکه می خواست از باغ بر آیه باغوان دم راهش امده برابر نیم سیب هایشه گرفت. چند قدم دور که رفت باغوان دومی هم سیب هایشه پوره نیم کده تا به دروازه آمده جمله هفت باغوان همی کاره کدن. وخیتکه از باغ بر امد، دید یکدانه سیب در دامنش باقی مانده و بس می فهمی اصلا چند تاسیب کنده بود؟ 

پاسخ:128 دانه.

-43-

اغه جان و میرزا احمد جان گوسپنداران گوسپندی میرزا نه برابر گوسپندای اغه جانس اما اگه صد دانه گوسپند برآغه جان بته از هر دو یک برابر مه شهف کی میفامه که اصلا چند، گوسپند دارن؟

پاسخ:آغه جان 25 و میرزا 225 دانه.

-44-

اگه یکی از گنجشکای کرد شفتل ده خیل گنجشکای کرد شر شم شینه، پنج چند گنجشکای کرد شفتل می شن، اما اگه از کرد شر شم یکی به کرد شفتل بره هر دو یک برابر می شن، اصلا چند چند دانه هستن؟

پاسخ: ده کرد شقتل دو دانه و ده کرد کرد شرشم چار دانه.

-45-

اگه تو شش روپیه برمه بتی پیسای جیب مه پنج برابر پیسای تو میشه اگه مه شش روپیه بر تو بتم، پیسای هر دوی ما یک برابر میشه اصل پیسه های ماچند- چند است؟

پاسخ: بیست و چار روپیه و دوازده روپیه.

-46-

یاروی خانه خراب اگه دو دختر خوده بر بچه های گلو بته، نفر های خانی گلو نه چند خانی یارو میشه، اما اگه بچای گلو خانه دامات شون نفرهای هر دو خانه یک برابر میشن اصلا ده هر دو خانه چند چند نفر اس.

پاسخ: ده خانه یاروی خانه خراب سه نفر و ده خانه گلو هفت نفر هستن.

-47-

اگه دو تا از اولادهای بادرم مهمان خانه ما شون آدمهای خانی ما دو چند خانی بیادرم میشن. اما اگه دو اولاد مه ده خانی بیادرم برن آدمهای هر دو خانه یک برابر میشن؟ اصل ادمهای هر دو خانه چند چند نفر هستن؟

پاسخ: ده خانه ی  شما چارده نفر ده  خانی بیادر تان ده نفر هستن.

-48-

عزم الدین دوازده چوچه مرغ بر نظم الدین داد و چوچه مرغهای هر دو یک اندازه شدن ده صورتیکه نظم الدین از عزم الدین دوازده تا میگرفت، چوچه مرغهای او هفده برابر چوچه مرغهای عزم الدین میشد. اصلا اونها چند چند دانه چوچه مرغ دارن؟ 

پاسخ: عزم الدین پانزده ده دانه و نظم الدین سی و نه دانه.

-49-

لاله کو و لالا عزیز از باغ های خو دسیب چینده بودن اگه لاله کو از لالا عزیز یک سیب سیب میگرفتف سیب های لالا عزیز سی و سه برابر سیب های اومیشد و اگه خودش یکسیر سیب بر لالا عزیز بته سیب های لالا عزیز یکصد و یک ابر سیب های او خات شد. سیب های چیندگی شان چقد راس؟ 

پاسخ: سیب های لاله کو دو سیر و از لالا عزیز یکصد سیر اس.

-50-

یکنفر مهمان باغوانس و می خواه از درختها سیب چینده به خانه ببره باغوان برش میگه به شرطی سیب با خود برده میتانی که از چل درخت سیب ای باغ از درخت اول یکدانه از درخت دوم دو دانه از سوم سه دانه و همی قسم از چلم چل سیب بکنی گفته میتانی که او چند دانه سیب خات چیند؟ 

پاسخ: هشت صدو بیست دانه.

-51-

از یک نفر پرسیدن که همو بیادرکت چند ساله شده؟ او گفت : دو سال پیش سن مه سه برابر او بیادرکم بود و حالی مه دو چند ازو کلانتر هستم گفته میتانی که این دو نفر چند ساله هستن؟

پاسخ: بیادر کلان هشت ساله و خر دچار ساله.

-52-

از بابه قربان کو سره کش پرسان کدن که همو نواسه گکت چند ساله شده؟ گفت: عمر نواسیم و و بابیش یک برابر اس با ای فرق که عمر نواسه ره بحساب روز بشماریم و عمر بابیشه به حساب هفته گفتن ما نواسی ته پرسان میکنم تو از بچی ته میگی. گفت: حسابه که نفامیدین ما و نواسیم یک عمر هستیم اگه عمر اوره بحساب ماه و از مره بحساب سال بشماریده گفتن: ما چند ساله باشین؟ گفت: مه بچیم ونواسیم هر سه پروه صد ساله شدیم. حالی شما گفته میتانین که سن بابه قربان بچیش و نواسیش چند اس؟

پاسخ: بابه کو سره کش  شصت ساله بچیش سی و پنج ساله و نواسیش پنج ساله اس. 

چیستان مساله های در رابطه با روابط خویشاوندی:

-53-

دو نفر ده راه میرفتن، کسی از یکی شان پرسید: شما با هم چه میشین؟ یکی از وا گفت: 

مه بیادر ای هستم، اما ای بیادر مه نیس گفته میتانی که باهم چه میشن؟

پاسخ: برادر و خواهر.

-54-

از یک دختر پرسان کدن، چند خواهر و چند بیادر هستین؟ ده جواب گفت : خواهر  و بیادر به یک اندازه دارم به یک اندازه دارم اما بیادرم دوچند خواهر داره. گفته میتانی چرا؟ 

پاسخ: از خاطری که اونها دو خواهر و یک بیادر هستن.

-55-

دو بابه و دو بچه سر دسترخوان شیشتن ده روی دستر خوان سه تا سیب ده بشقاب اس اونها سییه قسمی رصد میکنند که بر هر یکی یکدانه میرسه. چه قسم میکنن؟ 

پاسخ: آنها هم اصلا سه نفر هستن بابا بچه و نواسه که دو بابا و دو بچه میشن.

-56-

یک قاضی با زن خود همراه با یک مفتی و دخترش می خواهن از دریا تیر شون ده کیمه سه نف زیاد جای نمیشه اما اینها بالا کیمه سوار شده از دریا سلامت تیر شدن چطور امکان پیدا شد؟

پاسخ: اینها هم سه نفر هستن. دختر مفتی زن قاضی اس که کتی پدر و شوی خود یک جا از دریا تیر شدن.

-57-

یک زن و پنج مرد راهی روان هستن یکی از دوستان مرد با اونها روبرو میشه و می پرسه که ای زنها چه ات میشن مرد میگه:

یکی کوچ مه اس دو تایش خواهر هایم و دوی دیگیش خاشنه هایم اما هر پنج باهم خواهر هستن. ای چه قسم بوده میتانه؟

پاسخ: زن و خاشنه های مرد دختر اندر های مادر اندر او هستن (البته از شوهر قبلی وی ) و دوی دیگه خواهر اندر های او/ 

-58-

از یک نفر پرسیدن: ای نفر که کتت اس چیت میشه؟ گفت: خشو های ما مادر و دختر هستن اینها با هم چه میشن.

پاسخ: اینها باهم خسر و عروس یا خسرر و داماد هستن.

-59-

در یک قلا (قلعه) دو نفر دزد در امده بودن، یکی شان گیر آمد و دیگیش گریخت،ای ره بسیار زدن که بگو دزد دگه کی بود؟ او بعد از طاقت زیاد قایل شده گفت: بیادر سیاه سر او مرد مامای مه میشه> ساده تر گفته میتانی که ای دو  چه یکدگه میشدن؟

پاسخ : پدر و پسر.

-60-

از یک کس پرسیدن که ای نفر که کتت اس چیت میشه؟

او گفت: مامای ای مامای مره ماما میگه اونها با هم چه میشدن.

پاسخ : آنها مادر و فرزند هستن.

-61-

دختر عمۀ بچی زن مامایت چیت میشه؟

پاسخ : خواهرم.

-62-

ای طغایی که من ترا عمکم 

پدر من شود ترا داماد.

پاسخ:؟

-63-

دو بچی جوان مادرهای بیوه خود بدل میکنن. بعد از یک سال هر دو صاحب بچه میشن ای بچه ها با هم چه میشن؟

پاسخ: یا باهم بیادر اندر پدر یکی دیگه هستن.

چیستان مساله های ذهنی:

ده گندم زار دام می شانیم ای دام پنجاه و هشت حلقه داره، صبح که میآییم، می بینیم، چل و پنج حلقیش ماهی گرفته، گفته میتانی که چند حلقه ی دیگیش خالی مانده؟ 

پاسخ: سوال غلط اسف ماهی ده دام گرفته نمیشه او هم ده گندم زار.

-65-

مادر احمد سه بچه داره، نام یکیش دو یی اس، نام دیگیش پنجی گفته میتانی نام بچه سومش چیس؟

پاسخ: احمد.

-66-

یک طیاره از بگرام می خیز برش گفته شده که اگه ده میدان هوایی کابل چراغ سرخ روشن بود پایین شوه و اگه چراغ سرخ گل بود پایین نشوه و پس بگرده. وختیکه طیاره بالای سر میدان کابل میرسه می بینه که چراغ گل و خاموش و گل و خاموش میشه طیاره وان چه کند بیشینه یا نی؟

پاسخ: باید پس بگرده چرا که گل و خامو هر دو یک معنا داره.

-67-

چیست که سرش ده چین ، مابینش ده جاپان و آخرش د افغانستان اس؟

پاسخ: چپن


68-

چیس که طفل یکدانه داره زن دو دانه و مرد هیچ نداره 

پاسخ: نقطه

-69-

چیس که ده من اس ده تو اس ده عالم نیس

پاسخ : نقطه

معما:

-70-

عجایب لعبتی دیدم که میرفت

پای ده صد تنش یک و سرش هفت.

پاسخ : به حساب ابجد«غ» مساوی هزار «الف» مساوی یک و «ز» مساوی هفت است که میشود« زاغ» 

-71-

عجایب جنا ور دیدم درین شار

سرش چل ، تن دو صد پایش یک هزار 

پاسخ: مرغ چون قیمت عددی «م» چهل» از «ر» دو صد و از «غ» هزار است.