در نامۀ تو شور و شر صد قیامت است
از کتاب: دیوان صوفی عشقری
، غزل
در نامۀ تو شور و شر صد قیامت است
عنوان او اگر چه سراپا عنایت است
حق با شماست گرمن از انصاف نگذرم
ای دلبران به نزد شما دل ملامت است
اسرار عشق و عاشقی گفتن برای غیر
الحق به حکم شرع محبت خیانت است
هر کس که راز دوستی اظهار میکند
در عاقبیت نتیجۀ او صد ندامت است
آثار عشق را به چه سان کس نهان کند
در چهرۀ پریده هزاران علامت است
ایدوستان دیگر و کارم به یار نیست
شکر خدا ک زنده وجود و سلامت است
از بهر خود نمائی خود منبری شدند
این وعظ واعظان نه ز بهر هدایت است
ای عشقری منال زجور و جفای یار
مردن به درد و داغ محبت شهادت است