109

مقدمه

از کتاب: مهاجرت به ایران ، بخش بخش اول

 خواننده محترم  نوشته های ذیل مجموعه است که در عناوین ذیل در حال تکمیل شدن میباشد و تکمیل نهائی وویرایش وصحافت ان نیازمند زمان وحوصله مندی شما گرامیان است ونیز ممکن  است کمبود های ازلحاظ فون وفن نویسندگی وبکاربردن بعضی اصطلاحات گویشهای زبانی را داشته باشد  که امید واربه راهنمای همکاری شما هستم ودوستانیکه هرگونه مطالبی مستند در رابطه به موضوعات مرتبط داشته باشند به کمال میل استقبال میکنم زیرا سعی به تصویر کشانیدن حیات بخش عظیم از مهاجرین کشورم رادارم  که خود با تمام  وجود در زوایای تاریک وپنهان ان بوده واز همان اوان سعی در انعکاس ان به هر وسیله ممکن داشته و کوشیده ام تا انچه را در پشت تریبیون ها ونشستها ومعامله ها ومنت گذاری همسایه ها وابزار فشار سیاسی دولتها وبی تفاوتی  مجامع بین الملی قرار گرفته ومیگیرد خود در چه واقیعت های بس تلخ وناگوار بیشتر از سه دهه حیات
خاموش داشته اند ،وهچنین انتقادات و پرسش های شما را به کمال مهربانی پذیرا هستم .


 اساسا پدیدة هجرت برای مردم افغانستان در واقع یک تحول آنی ووقبول کردن شرایط ناشناخته آنی  بود ٬ که دریک شرایط بحرانی وجؤ اختناق وفشار های مضاعف ونیز عدم امنیت فردی واجتماعی از طرف وضع حاکم یعنی حاکمیت باند خلق وپرچم پس بقدرت رسیدن شا در ثور ۷ ثور ۱۳۵۷ آغاز گردید .طبعأ این مهاجرت فردی وگروهی بدون امادی ذهنی و حق انتخاب به مثابه حداقل زنده ماندن شکل گرفت  وتشدید این مهاجرت از شهر ها وروستا ها با تجاوز ارتش سرخ دامنه اش وسیعتر شده   زیرا مهاجرت اینبار جدا از نجات جانی انگیزه های قویتربخود گرفت  زیرا با تجاوز ارتش سرخ سه مقوله  تفکیک نا پذیر یعنی :حس مقاومت ، تامین نیروی مقاومت وشکست دادن ارتش سرخ واکنش سریع وخشن مردمی را در سراسر  کشور ما شکل داد ۰


.طبیعی بود که باند خلق وپرچم برای تضعیف وایجاد روحیه تسلیم پذیری مردم جدا از قتل وسرکوب وپر کردن زندانها ازطبقات مختلف مردم٬ سیاست تحریم واهرم های فشار را بکارگرفت ودر یک سیاست غیر انسانی وناعادلانه یجز مراکر ولایات وولسوالی های تحت حاکمیت خود بقیه مناطق را مورد تحریم مواد غذایی وپوشاکی ومواد اولیه قرار داد .


در یک دید کلی بحران تحمیلی در کشور پس از سال ۱۳۵۷ صورت جدی وخطر ناکتر بخود گرفت طوریکه در یک طرف دولت خلق وپرچم باتمام جفا وقساوت وابزار های فشار ومتکی به قدرت اتحاد شوروی سابق وارتش سرخ ان ودر طرف دیگر مردم بی دفاع وغیر مسلح ومصمم به مقاومت که هر روز دامنه اش گسترده ترودر آبستن هسته سازی و ساماندهی خود پیش میرفت واین وضعیت باور های ضد ونقیض را در خارج از مرزها به
بوجود آورده بود وتحلیلگران ودولت های منطقه وبین الملی انرا یک پدیده زود گذر واحساسی که نشأت گرفته از باورهای مذهبی وفرهنگی زود گذر واحساساتی که نشأت گرفته از  باور های مذهبی وفرهنگی مردم افغانستان میدانستند ۰



ومعتقد بودند که چنین پدیده هر قدر ریشه دار تر وعمیق باشد در برابر اردوگاه اتحاد شوروی چیزی قابل محاسبه نیست ٬دیری نه گذشت که این پدیده مقاومت در باورمندیهای کشور های منطقه وبین الملی جایگاه غیر منتظره ووجود عینی خود را باز کردوافکار دنیا را به بازبینی وتجدید نظر واداشت که در پی این نضج گیری وحرکت های مردمی علیه وضع موجود پدیده هجرت درشعاع وسیعتر در حال شکل گرفتن بود بطوریکه در سالهای اولیه این تحولات داخلی آمار وارقام هجرت به میلیونها نفر رسید  ذکر این نکته بجاستکه افغانستان با یک جغرافیای موقیعت استراتژیک منطقه ای در خط فاصل کوهپایه خود از ترکیب قومیت ها ونژاد های مختلف
وبا داشتن مذاهب وفرهنگها وزبانهای گوناگون برخوردار بوده ودر طی قرون متمادی توانسته علیرغم این تفاوتها بخوبی نشان داده که همه این تفاوتهای عینی را حفظ وشگوفایی وعظمت انرا نگهداشته  ونکات مشترک انرا قویتر از تضاد های درونی ان پرورش بدهد وهمین تفاوتها باعث ان شد که هجرت مردم ما در برونمرز ها هم انعکاس خود را تبارز بدهد و مرز های کشور های همسایه پاکستان وایران شاهد دو طیف وسیع مهاجرین ما باشند که بطور گذراکه در بخش اول ودوم انگیزه های مهاجرت به پاکستان را نیز تشریح خواهیم داد ودلایل انرا روشن خواهیم نمود.


این مجموعه  حاصل ۲۰ سال تجربه ولمس لحظه لحظه زندگی دوران غربت درایران و بیان مستندات وواقیعات تلخ زندگی است که ممکن حق مطلب ادا نشده باشد اما ضرورت ایجاب کرد تا در قبال ۲٫۵ میلیون انسان برباد رفته وفراموشدگان تاریخ کشورم بی تفاوت  نمانم وبا بازنویسی ان وارائه ان به وجدان تاریخ وقضاوت نسلهای حال وآینده مسولیت وجدانی خود را بخاطر اشکهایکه به زمین ریخت وکسی تأسف نخورد وفریادهایکه در بغض سینه سنگ شد ولی کسی گوش نکرد وکودکانی که حسرت دیوار های مکتب را خورد ولی کسی بداخل ان راه نداد وحقارت هایکه بجرم افغان بودن خود کشیدیم ولی کسی  بازخواست  نکرد وبجرم مهاجر بودن شکنجه های مرگ واسات را تجربه وهزاران کشته ومعلول ومعتاد دادیم  ولی کسی نگفت چراوصدها چرا های که پاسخ نیافت  سکوتم را شکسته ومسولیتم را اندکی سبک کنم قضاوت وبرداشت ان بعهده شما خواهد بود.


بخش اول:

  •  انگیزه های هجرت مردم افغانستان به ایران
  •  محدودیت های شغلی وچگونگی استقرار مهاجرین در شهر های ایران
  • اردوگاهها وقرنطینه های مراقبتی در دل کویر وخارج شهره
  • وضعیت  مهاجرین بعد از نیمه دوم دهه شصت در رویکرد جدید سیاسی ایران
  • طرح استقرار مهاجرین در اردوگاههای ویژه وتصویب ان از سوی مجلس ایرانا
  • مجلس ایران بخاطر توهین وحتک حرمت  آگاهانه به  ملت افغانستان باید عذر خواهی کند
     «  چرا وچگونه مهاجرین « مجاز و غیر مجاز
     اردوگاه های  (شکنجه گاههای سیاه وسفید) ایران


    بخش دوم:

    تشکیل گروههای جهادی ومعرفی اجمالی انه
    تاثیر توافقنامه ژنو وسرنوشت مهاجرین
    نیم نگاهی به بقای ۴ساله دولت نجیب ونزدیکی (تهران -مسکو)
    مصاحبه تاریخی روزنامه رسالت  ایران با دوکتور نجیب
    سقوط دولت نجیب  وموقیعت بحرانی مهاجرین در ایران
    جفای کمیسیاریای سازمان ملل وارگانهای مربوطه در قبال مهاجرین