153

نشانه گذاری

از کتاب: روش املای زبان دری ، بخش دوم

نشانه گذاری (که نقطه گذاری تنقیط، علایم تنقيط و علامات و اعجامیه نیز گفته شده است) به کار بردن نشانه های ویژه پیست با ارتباط به نگارش جمله ها و تعبیرها هدف از کاربرد نشانه ها بهتر فهماندن مقصود، آسانی و روانی در خوانش رعایت وقف و مکث تغییر دادن لحن جمله ها و عبارتها بنابر ضرورت و جز و آنهاست.

چون نشانه ها به جمله ها و عبارتها صراحت بیشتر میبخشند، بنابر این کاربرد آنها در جاهای مناسب امریست ضروری.

۱- شیوۀ نوشتن پاراگراف paragraph

هرگاه نوشته یی آغاز گردد باید از حاشیه معمولی در فاصله یک ونیم سانتی متر به طرف داخل صفحه نوشته شود.

هر پاراگراف باعین خصوصیت و به همان فاصله به طرف داخل صفحه

آغاز میشود.

۲- نقطه full stop , periot (.)

(الف) در پایان جمله هایی که پرسشی ندایی و تعجبی نباشند، گذاشته میشود، مانند:

معبد سرخ کوتل در بغلان است.

هوشنگ از سفر تازه برگشته است.

برادرم از کار خود رضایت کامل دارد.

به او بگو که بیاید.

بلی.

ب) پس از مخففات نیز نقطه گذاشته میشود، مانند:

این رساله به سال ١٣٦٣هـ  ش نوشته شد.

۳- کامه (ویر گیول ، سکته) comma ]،[

الف) هرگاه چند واژه یا عبارت پهلوی هم بیایند باید توسط {و}های عطف به هم پیوند یابند. در همچو موارد {و} ها حذف و به جای آنها نشانۀ (،) گذاشته میشود و پیش از فرجامین واژۀ عطف شده به واژهٔ پیشین {و} نوشته میشود، مانند: 

هیئت ترکیب یک عمارت باید نماینده هماهنگی، تناسب، جلوه، ابهت، ابتکار، استقامت و صفات دیگر مورد نظر باشد.

یا: نگارش بیروح و غیر هنرمندانه بی تأثیر یکنواخت، کسالت آور، دلگزای و ناپسند است.

ب) پیش از جمله ها و عبارتهایی که شرح و تفسیر جمله ها و عبارتهای پیشین باشند گذاشته میشود، مانند:

کاربرد درست نشانه گذاری که بخش مهمی از نگارش است، در هر حال ضروریست.

يا ابو مسلم خراسانی که مردی دلیر و وطنپرست بود، همواره اندیشه آزادی و استقلال خراسان را در سر میپرورانید.

ویا ما همواره زیر پرتو آفتاب منطقه گرم، در وادی گیاهان رنگارنگ، باهم میزیستیم.


ج) هرگاه جمله یی با یکی از واژه های "بلی"، "نه"، "نی"، "خیر"، "درست" و امثال آنها آغاز شود پس از آن واژه کامه (،) و در پی آن بقیه جمله نوشته میشود، مانند:

بلی، من اشعار او را خوانده ام.

نه، گفته شما درست نیست.

نی، ناسنجیده نباید عمل کرد.

درست، میتوان این نظر شمارا پذیرفت.

اما اگر آن واژه ها تنها بیایند پس از آنها نقطه (.) نوشته میشود، چون:

- داستانت را تمام کردی؟

- بلی.

یا: آیا میخواهی غذایت را همین اکنون بخوری؟

نه.

د): در نوشته های علمی و تحقیقی در پانویسها برای جدا کردن مشخصات یک مأخذ (مانند نام مؤلف ، جای وسال چاپ و صفحۀ اثر) نوشته میشود، مانند: الكامل في التاريخ ، ابن الاثير، ج ۷، قاهره: ١٣٤٨، ص ٢٤٧.

یا: ابوسعید عبدالحی گردیزی، زین الاخبار، به تصحیح و تحشیۀ عبدالحی تهران بنیاد فرهنگ ایران 1355، ص ص ۱۲۰-۱۲۲.

٤- سميكولن (ویرگیول با نقطه ، مفرزه) semicolon [؛] 

الف) برای جدا کردن فقره ها و جمله هایی که پیهم آیند و به هم مربوط باشند؛ ولی ایجاب گذاشتن نقطه را ننمایند، نوشته میشود؛ مانند:

از بد کرداران نفرت دارم؛ از ساده لوحان بدم می آید ؛ 

راستان و نیکوسرشتان را دوست دارم.

یا: باید گفت کتابهای درسی مکاتب در زمینه های گوناگون نوشته میشوند، یعنی در جملۀ کتابهای درسی ریاضی و فزیک هست ؛ کیمیا و بیالوژی هست ؛ تاریخ و جامعه شناسی هست ؛ فلسفه و اقتصاد سیاسی هست ؛ هنر و ادبیات هست؛ دستور زبان و زبانشناسی هست و بسیاری از رشته های علمی دیگر هم هست. 

ب) در جمله ها پیش از واژه های "مثلاً ، مانند به حیث مثال، به گونه نمونه ، چون" و امثال آن، که به منظور ایراد مثال بیایند، نوشته میشود؛ مانند :

سهو و فراموشی یا اشتباه و غلطی در کاربرد نشانه ها شاید نوشته یی را بیمعنی گرداند یا غیر از آنچه نویسنده خواسته است جلوه دهد ؛ به حيث مثال : ...

ج) در نوشته های علمی و تحقیقی هر گاه مطلبی به چندین مأخذ رجعت داده شود کامه (،) برای جدا کردن هر بخش یک مأخذ و سمیکولن(؛) برای جدا کردن هر مأخذ از دیگر آن نوشته میشود، مانند:

تاریخ بیهقی چاپ داکتر غنی و داکتر فیاض تهران: ١٣٤٤، ص ١٢٥؛ ترکستان تا هجوم مغول ، بارتولد ، لندن: ١٩٤٧، ص ٧٨ ؛ الكامل في التاريخ، ابن الاثير، ج ۷، قاهره: ١٣٤٨، ص ص 32- 25.

د) در قاموسها معنیهای به هم مربوط یک واژه توسط کامه ها و معنیهای مستقل، که تحت اعداد (1 ،۲ ،۳) می آیند ، توسط سمیکولن جدا میشوند ؛ مانند: آیدیا (ایده) اسم :

۱- پلان ، پروژه ، طرح ؛ ۲- فکر، عقیده ، مفکوره ، نظر، مقصود. 


هـ ) پیش از واژه های " اما ، زیرا ، ولی ، لیکن ، مگر، بلکه " نوشته میشود.

۵- شارحه دو نقطه سربه سر بیانیه) colon [:]

الف) در نقل مستقیم پیش از ناخنکهای دو تایی[« »]  گذاشته میشود، چون: افسری به سربازان گفت: "همواره در نگهداری و حفظ سلاح خود بیدار و هوشیار باشید ! "

ب) برای شرح و تفصیل یک مطلب در جمله نوشته میشود، مانند:

عنوانهای اشعاری که در شماره اول سال دوم مجلۀ ژوندون چاپ شده اند، عبارت انداز قصه هایی از آدمها و تاریخ ،تلاش مردی در چشمه، کتیبه، شب و ماه و تو

ج) پس از عنوانهای کوچک کنار ،صفحه که سطر به ادامۀ آن نوشته شود، به کار میرود، مانند:

اقسام "واو" در زبان دری و او در زبان دری پنج قسم است و به نامهای واوعطف ، واو مجهول ، واو معروف ، واو دفتانگ و واو معدول یاد میشوند. 

د) پس از واژه هایی مانند، "چون به حیث ،مثال به گونه نمونه و ..." ، که به دنبال آنها مثال ذکر شود، گذاشته میشود.

٦ - فاصله (خط) The Dash [-]

الف) پس از شماره های تقسیمات یک موضوع به بخشهای عمده و اساسی

نوشته میشود، مانند :

مثنوی به طور عمده چهار قسم است:

۱- مثنوی حماسی

۲- مثنوی غنایی

۳- مثنوی عرفانی

٤- مثنوی حکمی

ب) به منظور تفسیر و توضیح یک واژه یا یک عبارت نوشته میشود، مانند: 

ناصر خسرو - شاعر مبارز و دانشمند زبان دری به سال ٤٨١هـ . 

زنده گی را پدرود گفت.

یا: محمد طرزی - پرکارترین مترجم آثار ابداعی و روزنامه نگار توانا – اشعار زیادی نیز سروده است.

ج) گاهی به منظور تفسیر و توضیح یک واژه یا یک مطلب تنها یک بار در پایان یا در بخش آخر جمله نوشته میشود، مانند:

نباید جمله های ما بیجان و ماشینی باشند، بلکه باید رشد کنند و بزرگ شوند بدان سان که جانداران نمو میکنند و بزرگ میشوند.

د) در گفتگوی دو نفری (دیالوگ) ، داستان ، نمایشنامه یا فلمنامه وقتی که از گویندهگان به تکرار نام برده نشود ، پس از گفتار هر گوینده، که در آغاز سطر نوشته میشود فاصلۀ [-] میگذارند، مانند:

مادر با تبسمی از کودک پرسید:

- پدرت را به یاد داری؟

- اوه، بلی!

- میدانی او اکنون در کجاست؟

- در پلخمری

- آنجا چی میکند؟

- در فابریکه سمنت کار میکند.

یاد داشت نخست:

یک نوع فاصلۀ دیگری هم هست که در زبان انگلیسی Hyphen نامیده میشود. هایفن با فاصله هم از نظر شکل و هم از نظر جایهای کاربرد تفاوت دارد. درازی "فاصله" اندکی بیشتر از دوملی متر و از "هایفن" یک ملی متر است. هایفن در موارد زیر نوشته میشود.

الف) در واژه های ترکیبی، مانند:

عوامل اقتصادی - اجتماعی دستاوردهای علمی - تخنیکی، زبانهای 

اندو - اروپایی. 

ب) هرگاه در ،چاپ تایپ یا دستنویس برای نوشتن یک واژه در صفحه جای نماند و واژه به دو بخش تقسیم شود پس از یک بخش واژه در پایان سطر گذاشته میشود. باید به یاد داشته باشیم که هرگز نباید یک هجای واژه را به گونه زیر تقسیم کرد، بلکه باید واژه ها را به هجاها تقسیم نمود:

درست                                      نادرست

دست - آورد                              دست آ - ورد

                                              دست آو - رد

                                              دست آور - د

کشور- داری                              کشو - رداری

                                              کشورد - اری

                                              کشوردا - ری

ج) در نوشته های علمی و تحقیقی وقتی واژههای نامستقل از گونه پیشوندها و پسوند ها به تنهایی نوشته شوند، پیش از پسوند ها و پس از پیشوندها، هایفن گذاشته میشود، مانند:

- م ، - يم، - ید (نشانه های ضمیری که در آخر افعال می آیند، مانند: گفتم،

گفتیم ، گفتید.)

می - ، همی – (پیشوندهای استمرار، مانند:

 میروم همیرفتم.

اما پیشوندها، پسوندها و علامه های جمع را نباید طوری تقسیم کرد که از اصل واژه توسط هایفن جدا و در سطر دیگر نوشته شوند یعنی پیشوندها ، پسوندها و علامه های جمع با اصل واژه در عین سطر گنجانیده شوند، مانند:

درست                 نادرست

کتابها                   کتاب –

ها (نقل)  "ها" در سطر دیگر)

میکرد                   می - 

                           کرد (نقل اصل واژۀ "کرد" در سطر دیگر)

خوردیم                  خورد -

                            یم (نقل "یم" جدا از اصل واژه در سطر دیگر


یاد داشت دوم:

 گاهی تایپستها، وقتی در پایان سطر جای اندک باقی مانده نوشتن واژه یی در آن جای گنجایش نداشته باشد، بدون موجب فاصله یا هایفن را تایپ میکنند تا انجام سطرها با هم متوازن شوند. این کار کاملاً بیفایده و ناپسند است. باید واژه را دراز تــر تایب کنند یا همان بخش آخر سطر را خالی بگذارند.

همچنان در تایپ و چاپ غالباً به جای کامه (،) فاصله (-) میگذارند که به کلی بیمورد و خطاست. باید از این کار اجتناب و جای کامه خالی گذاشته شود تا بعداً با دست کامه نوشته شود.

۷- نشانۀ پرسش (سؤاليه، علامۀ استفهام Question mark [؟]

الف) پس از واژه فقره و جمله یی که شکل پرسش مستقیم و نه غیر مستقیم

را داشته باشد ، نوشته میشود، مانند :

شما امروز کجا میروید؟

یا: من از وی پرسیدم چی وقت رهسپار هرات میشود؟

ویا چرا به وقت معین در جلسه نیامدی؟

این نشانه در پایان پرسش غیر مستقیم به کار نمیرود در اخیر پرسشهای غیر مستقیم نقطه [.] گذاشته میشود، مانند:

من از وی پرسیدم که چی وقت رهسپار هرات میشود.

یا من از جاوید پرسیدم که چرا بیموجب خشمگین گردید.

ب) هرگاه واژه یی، مطلبی یا نکته یی در موضوع مورد تحقیق، برای محقق نامعلوم باشد و اشتباهی به نظر برسد روی آن نشانه پرسش میگذارد، به گونه مثال: 

حنظلۀ بادغیسی به سال ۲۱۹ هـ  ق. (؟) در گذشت. 

نشانۀ ندا ( نداییه ،اعجابیه علامۀ خطاب) Exclamation Mark[!]

الف) پس از واژههایی که در محل ندا باشند ، نوشته میشود، مانند : خداوندا ! بیش از این اعتراف واضحی دربارۀ ناتوانی کسی وجود دارد؟

یا: خداوندا ، مرا در انجام کارهای نیک یاری ده!

اگر واژههای مبین ،هیجانها عواطف و تأثرات تنها به کار روند، نشانۀ اعجاب [!]

پس از آنها نوشته میشود، مانند:

واحسرتا !

دریغا !

آفرین !

آه !

واخ !

اما اگر پس از آنها جمله یی بیاید پس از چنین واژه ها کامه(،) و در پایان جمله، نشانه اعجاب [!] گذاشته میشود.

ب) در پایان جملهٔ تعجبی نوشته میشود، مانند: چه بازی جالب و حیرت انگیزی بود!

یا: شگفت سخنی!

ویا: چه دروغ شاخداری!

ج) برای اظهار تأثرات و عواطف بیان حالتهای ناگهانی و هیجانی، اظهار

خوشی ،اندوه ، نفرین و امثال آن می آید، مانند :

آه!

آه، چه درد جانکاهی !

دریغا !

دریغا، آن قهر کرده را سیر ندیدم!

آخ !

آخ، چه ستم سختی !

حسرتا !

حسرتا، که بیست سال از دیدار مادر محروم ماندم و تادم مرگش نتوانستم او را ببینم!

اوه !

اوه ، شما و اینجا !

اوه، از دیدن شما در این کشور بیگانه چقدر شادمان شدم !

د) برای تمسخر و استهزا یا شوخی و مطایبه در پایان جمله هایی که ظاهراً جدی و باور کردنی باشند به کار میرود، مثلاً درباره شخص نادان و بیسوادی چنین گفته شود:

این است نویسنده توانا و دانشمند نامور کشور!

یا در بارۀ مرد دروغگو و لافزنی گفته شود:

این است مردی که از دروغگویی و لافزنی نفرت دارد!


یاد داشت:

باید گفت که به کار بردن چندین نشانه ندا یا نشانه پرسش در جمله نادرست است. فرضا اگر جمله یی هم تعجب آور و هم پرسشی یا هم پرسشی و هم شوخی آمیز باشد میتوان پس از یک نشانه پرسش تنها یک نشانۀ ندا را به کار برد؛ مانند اوه، آیا راست میگویی؟ جایزهٔ صدهزار افغانیگی نصیب من شده است؟! 

9- ناخنکهای دوتایی (قوس کوچک، قوس ناخنک، علامت نقل قول

[« »] Quotation marks

الف) برای نقل مستقیم قول دیگران به صورت روایتی - یعنی از زبان کسی یا برای نقل قول مستقیم دیگران از کتابهای مأخذ پس از شارحه [:] به کار میرود، مانند:

او گفت: "مقصودت را فهمیدم"

یا: در کتاب هفت قلزم امین احمد رازی چنین آمده است: " بهمن فرمود تا

دانشمندان زبان فارسی فصیح وضع کردند و آن را دری نام نهادند."

ب) برای نشان دادن برخی نامهای خاص (اشخاص اشیا، جايها، اصطلاحها) نوشته میشود، مانند:

"بینوایان" را چندین بار خوانده ام.

يا: منظورم از تذکر عراق "عراق عجم" بود نه عراق کنونی.

ج) برخی از واژه ها و عبارتهایی که به مفهوم خاص و برجسته بــه کــار میروند - که در مواردی در زبانهای اروپایی به حرفهای کلان نوشته میشوند در زبان دری میان ناخنکهای دوتایی گرفته میشوند، مانند:

ما آن را "دریای خاموشی" نامیده بودیم.

یا: ما همیشه زیر شعاع آفتاب منطقۀ گرم در وادی علفهای رنگارنگ یکجا

میزیستیم.

د) هرگاه نویسنده ، واژه یی را در معنای غیر حقیقی و به معنای مجازی به کار ببرد ، آن را میان ناخنکهای دوتایی جای میدهد، اگر واژهٔ "مادر مهربان" را به معنای دانشگاه در مورد محصلان دانشگاه استعمال کنیم: بیشتر محصلان دانشگاه میپندارند که تنها با ایستاده گی به عهد و پیمان در برابر قوانین و مقررات فاکولته و ایستاده گی به عهد و قول در برابر همدرسان و یا انجام دادن آنچه "مادر مهربان" ، از آنها متوقع است ، کار پسندیده یی میکنند. 

هـ) گاهی برخی از واژههای نا آشنای خارجی یا واژههای عامیانه و اصطلاحات فنی و تخنیکی در بین ناخنکهای دوتایی گرفته میشوند، مانند: ... بخش مهمتر تجدید نظر کوشش برای ایجاد ساختمان مستحکم و متین ، تعبیر کامل و دقیق بیان مشخص (کانکریت) و "بسته بندی شده" است که مقاله خوبی را به وجود می آورد.

و) اگر در ضمن سخنانی که در بین ناخنکهای دوتایی نوشته شده باشند، واژه ها یا سخنهایی بیایند که ایجاب کنند در بین ناخنکها نوشته شوند چنین واژه ها یا سخنها در بین ناخنکهای یکتایی بدون نشانه شارحه نوشته میشوند، مانند :

هوشنگ پرسید: "چی کسی گفته است زنده گی مانند رود خانه است" 

یا: او گفت:" منتقدی این کتاب را ضیاع وحشتناک کاغذ خوانده است."

یادداشت :

نشانه های پایان جمله ها و سخنهای بین ناخنکهای دوتایی و یکتایی پیش از بسته شدن ناخنکها نوشته میشوند ، مانند:

خسرو گفت: "من از عهده انجام دادن چنین کاری برنمی آیم. "

۱۰- کمانکها (قوس میان ، هلالین) Parentheses [( )]

الف) به صورت کلی و عمومی، فقره ها و جمله های معترضه، که ارتباط دستوری مستقیم با جمله ، ندارند در میان کمانکها گرفته میشوند، مانند:

 با آگاهی از رها شدن بند ابریشمین جرابش (اگر ابریشمین بوده باشد) آن دختر به پناهگاه درختان بید رفت.

ب) شماره های تقسیمات دومی موضوع ، معنی با شرح و تفسیر برخی واژه ها، سنه ها و مأخذها در بین کمانکها گرفته میشوند، مانند:

طرز آموزش واژه های نو به سواد آموزان

۱- قوه ادراک واژه ها نزد سواد آموزان

قوه ادراک واژه ها در خوانش اساساً شامل دو مرحله میباشد:

(۱) متمرکز ساختن حواس با یک کیفیت و رسیده گی روانی بر شکل واژه ها،

 (۲) انگیزش حس تشخیص و شناسایی واژه ها به خاطر تشخیص یک شکل از اشکال دیگر با توجه به طرز تلفظ و فرق معانی آنها.

2- شیوۀ انکشاف قوه ادراک واژه ها

درباره شیوۀ انکشاف قوۀ واژه ها برخی از محققان معتقد اند که آموزگار باید مراحل زیر را در نظر داشته باشد:

(۱) نوشتن واژه های نو و ناآشنا با خط خوانا به روی تخته،

(۲) نشان دادن و شناختاندن حروف هر واژه،

(۳) تفسیر و توضیح معنای هر واژه با آوردن مثالها،

(٤) تلفظ صریح، رسا و صحیح هر واژه،

(٥) موقع دادن به خواندن خاموشانه و فکر کردن سواد آموزان،

(6) پرسش آموزگار از هر سواد آموز.

یا : استیشن فضایی که با چنین سرعتی به دور زمین میچرخد، در حالت بیوزنی همچون یک قمر سياره زمین (قمر مصنوعی) همراه با مهتاب (قمرطبیعی) به دوران پیرامون زمین میپردازد.

یا: در آثاری که طی سده های 11-15م در هند به وجود آمده سلسله یی از کتابهای دینی نیز به برگهای "پالمه" (پالمه نام نوعی درخت بلند یست که دارای برگهای بزرگ و همیشه سبز بوده در بخشهای جنوب میروید) نوشته شده است. یا امیر خسرو، دوسال پیش از تألیف "قرآن السعدین" به سال 690 هجری قمری (38) ساله گی مثنویی بسیار کوتاهتر از قرآن السعدین به نام "مفتاح الفتوح" را سرود.

ويا: من سرافرازم که سه سال پیهم(1343- 1345خورشیدی) در شعبه زبان و ادبیات دری دانشکده ادبیات وعلوم بشری شاگرد آن جاودانه مرد بوده ام.

ج) در تقسیم موضوعهایی که به حروف الفبا ( الف، ب ، ج ، د) صورت میگیرد کمانک گذاشته میشود یعنی حروف الف، ب، ج، د با کمانک مشخص میگردد که باری مثالهای آن در این رساله فراوان دیده میشود.

۱۱- قلابها (قوس کلان ، قوس ایستاده ، قوس (عمودی) Brackets [ ] الف) قلابها زمانی استعمال میشوند که برخی از مطالب نقل و اقتباس شده، قابل معنی کردن یا شرح و تفسیر یا مقتضی تذکر، افزایش و تکمیل کردن باشد، یعنی نویسنده وقتی بر مطالب منقول و برگرفته، چیزی از خود میافزاید و یا به تکمیل و تصحیح قیاسی متنها میپردازد آن را در میان قلابها جای میدهد ، مانند: "در ایـن یادداشت ، از جراحتی که جنرال جیکسن برداشت [در روز اول جنگ در جبهه چانسلرس ویل] ذکری به میان نیامد، ولی از جنرال لی به تقریب فتح بزرگ ستایش شده است." 

( از کتاب "زنده گی رابرت لی" اثر جونز )

یا: "از خصایص کار نویسنده به کار بردن ملاکهای شخصی است: ... فرموده اند فردوسی ذهنی ساده دارد [از کجا معلوم] ... بنابر این ، کم اتفاق میافتد که مرز ایـن ارتباط را دور تر از ذهن ساده خواننده گان قرار دهند."

(از مقاله "نقدی بر تصویر آفرینی در شاهنامه فردوسی" نوشته علی حصوری)

 ویا: "ومردی [این واقعه] دید و به یو آب خبر داده گفت آب شالوم را دیدم که از درختی بلوط آویخته شد."

ب) قلابها در تحقیق و چاپ متنهای کهن نیز به همان منظوری که در بالا ذکر شد، استعمال میشوند مثلاً هنگامی که در بین مطالب یک اثر آوردن مطلبی نکته تذکری و مانند آن، ضرور باشد و از طرف ناشر یا مصحح ، افزوده شده باشد، ایـن مطلب و تذکر افزوده شده در بین قلابها گرفته میشود.

ج) قلابها در زبانشناسی برای ثبت مورفیمها و اصوات نیز به کار میروند.

۱۲- کژکها[{ } ] 

کژکها گونه دیگری از نشانه هاست که یا به تنهایی و یا همراه با قلابها و

کمانکها هم در زبانشناسی و هم در ریاضیات به کار برده میشوند، مانند: هرگاه پیشوند بی باواژه هایی بیاید که با حروف نمودار مصوت آ،{ا} آغاز شوند، جدا نوشته میشود.

یا : {A={a,b که در این جا کژکها برای مشخص و محدود نمودن عناصر یک سیت به کار برده شده است.

ویا: [3+{2+(9-8)7+6}4+3[2

۱۳- سه نقطه نشانه انصراف ، علامت صرف نظر Ellipses . [....]

این نشانه هنگام حذف یک یا چند واژه یا بخشی از فقره و جمله خواه از نوشته خود شخص ، خواه از مواد و مطالب اقتباس شده که برای دیگران آشکار باشد و ضرورتی به نوشتن آن نباشد و یا آنچه که از رهگذری قابل نوشتن نباشد، استعمال میشود. باید گفت که در میان جمله سه نقطه [...] و در پایان جمله چهار نقطه[...]  گذاشته میشود ، زیرا نقطه پایان جمله نیز بر آن افزوده میگردد.

به کار بردن بیشتر از سه نقطه در وسط جمله و چهار نقطه در پایان جمله درست نیست.

١٤ - ستاره Asterisk [*]

این نشانه برای توضیح یک مطلب مربوط به متن در حاشیه - علاوه بر شماره ها و اعدادی که برای این منظور به کار میروند - گذاشته میشود گاهی در پاورقی نویسی به جای شماره و عدد، یک ستاره دو ستاره و سه ستاره نزدیک بـه هم [ (*)،(**)،(***) ] به کار برده میشود.هرگاه پاورقی در یک صفحه تمام نشود و به حاشیه صفحۀ دیگر ادامه یابد، در آخر پاورقی این صفحه و شروع پاورقی صفحهٔ دیگر یک ستاره جهت راهنمایی گذاشته میشود همچنان سه ستاره دور از هم [* * *] برای جدا کردن بخشها یا قسمتهای داستان یا یک موضوع طولانی به کار میرود تا فاصله سفید بین دو ، سطر، بیشتر گردانیده شود.

در زبانشناسی پیش از واژهها یا جمله های نادرست یا باز سازی شده - از نظر تاریخی یک ستاره [ * ] میگذارند ، مانند:

* من رفتی

یا بنده گان ← *بندگ+ - آن .


یاد آوری

در نگارش "روش املای زبان دری" که برای تعمیم و ترویج روش همگون املایی صورت گرفته دراصلهای زیرین در نظر بوده است :

- ساختمان دستوری و واکشناختی زبان دری،

-آسانی آموزش و خوانش،

- آسانسازی نوشتن و پرهیز از نگاشتن صورتهای ناهنجار واژه ها، 

- هماهنگی نسبی بین صورتهای نوشتاری و گفتاری،

- زبانشناسی معاصر،

- دستیابی به معیارهای عام و کاهش موارد خاص املایی.