153

شاه دوشمشیره (ع)

از کتاب: افسانه های قدیم شهر كابل

در کنار رودخانه کابل، در دل شهر آرامگاه یکی از قهرمانان بزرگ اسلام است. می‌گویند در هنگام حمله مسلمانان به کابل در صف لشکر اسلام جوان خوش هیکل، دلاور و جانبازی وجود داشت که مادر گیتی چون او سربازی نپرورده بود. از بس که هوای دین در سر داشت و شور ایمان در دل، به هردو دست شمشیر می‌گرفت و مردانه‌وار می‌جنگید. به همین مناسبت از همان روز تا اکنون معروف به شاة دوشمشیره است.

می‌گویند پس از آنکه از سر کفار کله‌منارها درست کرد در حوالی بالاحصار کابل سر مبارک به شهادت رسید و همان‌جا مدفون گشت که الان بنام شاه شهید (ع) معروف است. حضرت شاة دوشمشیره با پیکر بی‌سر به جنگ ادامه داد و صفوف دشمن را پشت سر هم می‌شکافت. همین‌که به قسمت غربی رودخانة کابل رسید چشم زن ناپاکی  به او افتاد که به همقطاران خود می‌گفت به آن تن بی‌کله نگاه کنید که چه مردانه می‌جنگد. همینکه این سخن از دهان او بیرون آمد حضرت در همانجا از پا نشست و جان به جان آفرین تسلیم کرد. همین زیارتی که امروز بنام شاة دوشمشیره معروف است آرامگاه آن قهرمان اسلام است. زنان و مردان کابل هر شام پنج‌شنبه به زیارت آن مزار پرانوار می‌روند و شمع مراد می‌افروزند و طلب فیض می‌کنند. ای بسا کسان که بدو گوشة چشمی نموده است.