مسحور جمال
در شهر کابل هزاران فرزند نامی و با استعدادی چشم بدنیا کشوده و بنیادی یک جامعه فرهنگی و مدنی را نهاده اند. از شخصی سخن می زنیم علاوه ...براینکه زبان و ادبیات را تدریس می نمود، هنرمند خوش صدا و با استعداد نیز بود. نامش جلیل احمد مسحور جمال است. در سال ۱۳۲۴ خورشیدی در شهر کابل تولد شده است. از دوران کودکی رو به موسیقی آورد با استفاده از ترانه های استاد غلام حسین ( پدر استاد سرآهنگ ) آواز خوانی می کرد. تحصیلات عالی خود را در رشته زبان و ادبیات دری در فاکولته علوم اجتماعی پوهنتون کابل به پایان رساند و به عنوان معلم زبان دری در لیسه حبیبیه شروع به کار کرد.
در آنجا، با هنرمندان دیگر از جمله احمد ظاهر گروه هنری این لیسه را تشکیل داد. اولین آهنگش « وفا میکنی یا جفا میکنی، رضای تو به ما میکنی » در سال ۱۳۴۲ از رادیو افغانستان پخش شد. اما آهنگی که بیشتر این هنرمند را سر زبان ها آورد آهنگ « درین وطن درین زمین و آسمان درین دیار به جستجوی باستان...» بود. مسحور جمال آهنگ ساز شمار زیادی آواز خوانان معروف افغانستان است. در سال ۱۳۶۷ لقب « کارمند شایسته فرهنگ » افغانستان را بدست آورد. او در کشور هالند مهاجر شده بود، در ماه سنبله سال ۱۳۹۳ خورشیدی چشم از جهان بست. پنجاه سال عمرش با هنر موسیقی سپری شد.
هنرمند حماسه سرا و بانی موسیقی حماسی بود. در محفلی که به مناسبت زاد روز مسحور جمال در آلمان برگزار شده بود گرداننده برنامه در باره مسحور جمال چنین گفت: « دوستان گرامی، محترم مسحور جمال با واژه استاد محتاطانه برخورد می نماید، از وی بار ها با شکسته نفسی شنیده شده است:( هرگاه این واژه استاد به ارتباط معلم بودنم در لیسه حبیبیه باشد، باکی ندارد، اما از نگاه موسیقی من هنوز این لقب را شایسته خود نمی دانم ) به هر حال امروز نام مسحور جمال با لقب استاد پیوند خورده است و اجازه دهند که در این محفل بزرگداشت از شخصیت هنری شان این واژه را به هر دو معنا کار گیریم.
مسحور جمال به وسیله ترانه های ماندگار و کارنامه پربرگ و بار هنری اش در قلب همه جا و ریشه دارد». او نه تنها به عنوان یک آواز خوان، کمپوزیتور و آهنگ ساز بیش از نیم قرن حیات پربار خود را وقف خدمت به هنر موسیقی کشور کرده او هنرمندی بود متعهد، آگاه، با درک و با احساس ». داکتر آرین بیاد مسحور جمال میگوید: « بدون شک از برجسته ترین فرهنگیان و فرزانه ترین استادان ادبیات و هنر در افغانستان است. عشق و نبرد، ترسیم دور نمای روشن، تلاش بسوی زندگی نوین، میهن پرستی، انسان دوستی، همبستگی اجتماعی، راه رهایی از درد و رنج و... ماهیت و مضمون سرود های ناب و بی بدیل او را تشکیل می دهد».
درین وطن درین زمین و آسمان
درین دیار مرد خیز باستان
درین فضا درین بهشت جاودان
درین زمان به جستجوی کاروان
به جستجوی کاروان زندگی
به سوی اوج بیکران زندگی
به اتفاق و باهمی و یکدلی
روانه ایم و می رویم و می رسیم
شعار ما برادری و باهمی
سعادت و نوای صلح دایمی
کلام ما اتحاد و یکدلی
برای کافه ملت برابری
خموش باد رنگ های جنگ ها
مباد زنده امتیاز رنگ ها
یکی شوید برادران و خواهران
برادران و خواهران یکی شود