دولت هاى مستقل يونان – باخترى
قلمرو امپراتورى اسكندر در ميان قوماندانان يونانى تقسيم گرديد . سلوكيدهاى يونانى نيز قسمتى از امپراتورى اسكندر را در اختيار داشتند. آنها شام و مربوطات آنرا اداره مي كردند. سلوكيدها شخصى به نام ديوديتس اول را به حيث والى باختر(بلخ) توظيف نمودند. موصوف بعد از رسيدن به باختر، استقلال باختر و سغدیانه را اعلان کرد. دوران حكمروايى ديوديتس بين سالهاى 230-245 قبل ار میلاد بود. بعد از او ديوديتس دوم امور اداره باختر را در دست گرفت. موصوف با دولت تازه به استقلال رسيده اشكانيان روابط دوستانه برقرار نمود. زيرا هر دو دولت جديد بر خلاف سلوكيد هاى شام(سوريه) بودند.
ايوتيديوم، مقتدر ترين شاه دولت يونان- باخترى بود كه در دوران حكم روايى خويش هجوم سلوكيدهاى شامى را دفع و به مصالحه و مدارا عقب زد. موصوف قسمتهاى جنوب هندوكش را بدون جنگ از سلطه دولت هند آزاد ساخت. در قسمتهاى غربى تا حدود توس پيش رفت. كاشغرستان در شمال و بلوچستان در جنوب را نيز به افغانستان آن زمان محلق ساخت. در همين دوره بود كه باختر(بلخ) نام هزار شهر را در جهان آن زمان كسب نمود.
شاه ديگرى يونان- باخترى ديمتروس نام داشت. موصوف تا سند و نزديك پنجاب پيشروى كرد وهندوستان شمالى را تا كناره هاى گنگاه تسخير نمود. سرحدات امپراتورى يونان - باخترى از دشتهاى ايران ( ساحات مركزى ايران موجوده ) الى حوزه گنگاه و از حوزه سيحون و جيحون(امو دریا) تا بحر هند كشيده شده بود. فتوحات شاهان يونان – باختر الى سالهاى 175 قبل از ميلاد ادامه داشت.
ايوكراتيد شاه ديگر يونان باخترى بود. موصوف واليهايى را در امپراتورى خويش مقرر نمودكه زمينه دولتهاى مستقل را در هند به وجود آوردند. از زمان به قدرت رسيدن ايوكراتيد، سقوط دولت و امپراتورى يونان– باخترى آغاز گرديد. از يك طرف حملات اشكانيان در غرب امپراتورى و از جانب ديگر قبايل ستى در داخل كشور، پروسه از بين بردن و سقوط دولتهاى مستقل يونان– باخترى را مساعد ساخت. دولت يونان- باخترى در سال 135 قبل از ميلاد مركز خويش را از بلخ به بگرام انتقال داد و مسأله تا جاى رسيد كه در سال 70 قبل از ميلاد اول ساكها در جنوب افغانستان به قدرت رسيدند و بعداً شاخه يى از قبايل ستى ها كه به نام يوچى شهرت دارند بلخ را تصرف كردند و سلسله دولتهاى يونان – باخترى را سقوط دادند.
يو چي ها كه در تاريخ قديم افغانستان بنام كوشانيان معروف هستند، امپراتورى بزرگى را به وجود آوردند.
مشخصات هنرى - فرهنگى دوران يونان - باخترى
شكى نيست كه هم زمان با هجوم نظامى اسكندر، با عساكر يونانى، هنرمندان، دانشمندان و ساير اهل پيشه نيز به سرزمين هاى مفتوحه از جمله افغانستان آمدند. ايجادات و ابداعات اين هنرمندان با فرهنگ سرزمين هاى شرقى به خصوص مردم قديم افغانستان يكجا شده و صبغه افغانى را به خود گرفت.
وضع اقتصادى دوران يونان – باخترى رشد مناسب داشت. روابط تجارتى، پيشه هاى متنوع صنعتى، مالدارى و آبيارى انكشاف قابل ملاحظه كرده بود. ايوتيديم سكه هاى ساخته شده از طلا و نقره را بنام خود ضرب نموده است كه نماينده گى از وضع خوب و مناسب اقتصادى زمانش مي نمايند. راه هاى تجارتى باز گذاشته شده بود و امنيت راه هاى كاروان رو تامين مى گرديد. ساحات مختلف كشور به وسيله واليان كه غالباً شهزاده گان بودند، اداره مي گرديد.
ادامه حاكميت شاهان يونان – باخترى براى مدت تقريبا 140 سال، اثرات بزرگى بر مزج و ترويج فرهنگ جديد بر جا گذاشت كه از جمله مى توان به ترويج صنايع مختلف، ايجادات هنرى، زبان، رسم الخط و جنبه هاى ديگر فرهنگى ياد كرد. اين همه اثرات فرهنگى در سرتاسر قلمرو امپراتورى يونان - باخترى با عناصر محلى يكجا شده و فرهنگ خاص را به وجود آورده بود كه به نام مدنيت يونان- باخترى در تاريخ قديم شهرت يافته است دريكى از كتيبه هاى دوران يونان – باخترى كه در اى خانم بدست باستان شناسان رسيده است، چنين مى خوانيم: در زمان طفوليت تربيه خوب بگير. در جوانى بر خواهش خويش حاكم باش. در پخته سالى راستكار باش.
در پيرى اندرز دهنده باش.
در روزهاى واپسين زنده گانى، بدان كه چگونه بدون افسوس بميرى.
اثرات يونانيان در امور ساختمانى و عمرانى نيز محسوس بود. مراكز ادارى و نظامى خويش را عمدتاً در مقاطع درياها مى ساختند. نمونه هاى اين گونه عمرانات را در بقاياى بگرام و اى خانم ديده مي توانيم. در ساختمانها شيوه تدافعى مدنظر گرفته مى شد. برجهاى مراقبتى، خندق هاى دفاعى و سدهاى گونه گون را در ساختمان ها مدنظر داشتند.
به عقيده مؤرخين نفوذ يونانى ها تا قرن هفتم ميلادى در افغانستان دوام كرد. اين اثرات عمدتاً در بخش رسم الخط و هنر چشم گير بود. كتيبه هاى متعدد كه در نقاط مختلف بدست آمده، اين ادعا را تاييد مي نمايند. هنر مجسمه سازى، رسامى و نقاشى برظروف شيشه يى، اشكال وتيپ هاى يونانى درساختمان ها وعمرانات، تا زمانه هاى زياد در افغانستان قديم معمول بود. خلاصه اينكه در مدت تقريباً 140 سال اقتدارشاهان يونان – باخترى، كه جمعاً 36 تن از پادشاهان و يك ملكه از اين سلسله در افغانستان وهند قديم حكم رانده اند، همة آنها به توسعه فرهنگ و كلتور يونانى در سرزمين باختر و هند پرداخته اند. بايد به ياد داشت كه فرهنگ يونانى ها بصورت تغيير ناخورده در اين سرزمين مروج نشده است، بلكه با كلتور و فرهنگ سر زمين افغانستان قديم يكجا شده نوع جديدى از فرهنگ را به ميان آورد كه بنام مدنيت يونان – باخترى ياد شده است.