ذکر حق کن اگر از رنج شفاهی طلبی

از کتاب: دیوان صوفی عشقری ، غزل

ذکر حق کن اگر از رنج شفاهی طلبی

بی عبادت منشین گر تو خدا می طلبی

هر کجائی بخدا باش خدا با تو بود

مقصد خویش چرا از من و ما مطلبی

بخدا یک سر موجرم خراسان نبود

جای دیگر مرو هر گزر تو بلا می طلبی

در خراسان در بتخانه و مسجد باز است

مقصد خویش طلب کن تو کرامی طلبی

عزم غزبت نکنی زحمت بیجا نشکی

از خراسان طلب هر رنگ دوا می طلبی

نشنوی عشقری هر گز سخن سودائی

باز گم گشتۀ خود را از کجا می طلبی