افغانستان ما
افغانستان، اگرچه بهعنوان یک کشور و یک ملت دارای تاریخی جدید است؛ اما، این سرزمین از لحاظ قدمت تاریخی، یکی از کهنترین کشورهای جهان بهشمار میرود.[۱]
افغانستان به دلیل قرارگرفتن در مسیر جاده ابریشم پیوندگاه تمدنهای بزرگ جهان بوده و یکی از مهمترین مراکز بازرگانی عصر باستان به شمار میرفتهاست. این موقعیت مهم و حساس ژئواستراتژیکی و ژئوپولیتیکی افغانستان در شکل دادن موزائیکی غنی از فرهنگها و تمدنهای بزرگ همچون ایرانی، یونانی، بینالنهرینی و هندی در این کشور نقش مهمی داشتهاست. از عصر پارینهسنگی و طی دورههای تاریخی، مردم افغانستان، یا همان ایرانیان شرقی باستان، جایگاه عمدهای در معرفی و گسترش ادیان جهانی و نقش مهمی در بازرگانی و دادوستد داشته و گهکاه کانون مسلط سیاسی و فرهنگی در آسیا بودهاند. از این رو افغانستان در طول تاریخ گلوگاه یورش مهاجمان و جهانگشایان بوده که ردپای آنها هنوز در گوشه و کنار این سرزمین دیده میشود.[۲]
همانطور که از میانرودان (بینالنهرین؛ عراق امروزی) بهسبب تمدنهای کهن و باستانیاش بهعنوان “گهوارهٔ تمدن”، و از مصر باستان بهسبب اهرام باستانیاش بهعنوان “عجایب دنیای باستان” خوانده میشود، از افغانستان نیز بهسبب موقعیت مهم و حساس ژئواستراتژیکی و ژئوپولیتیکیاش و حضور موزائیکی غنی از فرهنگها و تمدنهای بزرگ در تاریخ هزاران سالهٔ این سرزمین بهعنوان “چهارراهِ فرهنگهای باستان” یاد میشود.[۳][۴]
در این نوشتار دوران تاریخی پیش از اسلام افغانستان به دو دوره تقسیم میشود:
دوران پیشاتاریخ: دورانی که بهسبب نبود خط و کتابت در آن معلومات زبادی از آن در دسترس نیست و فرضیات دانشمندان از این دوره تنها بر آثار بدستآمده از کاوشهای باستانشناسی و مطالعات زبانشناسی استوار است؛ این دوران از دورهٔ پارینهسنگی زیرین که در این دوره نخستین شواهد باستانشناسی از حضور انسان در شمال کوهپایههای هندوکُش در حدود ۱۰۰٫۰۰۰ پیش از میلاد بدست آمده، آغاز میشود، و تا پایان عصر بُرُنز و عصر آهن در اوایل سدهٔ هفتم پیش از میلاد (پیدایش خط) را در بر میگیرد؛
تاریخ باستان: دوران پس از پیدایش خط، که معلومات زیادی از آن در نوشتههای کهن بجای مانده، و از دورهٔ فرمانروایی مادها و هخامنشیان در اوایل سدهٔ هفتم پیش از میلاد آغاز میشود، و تا حملهٔ تازیان (اعراب) به افغانستان در سدهٔ هفتم میلادی را در بر میگیرد.