113

شاه زمان

از کتاب: مطالب معلوماتی

در جرگه قومی شاه زمان پسر تیمورشاه که ۲۴ سال داشت به حیث پادشاه انتخاب شد. دوره کوتاهی سلطنت زمان شاه مصادف با حوادث عظیم سیاسی و اجتماعی در جهان بود. هم در جهان حادثات مهمی بوقوعپیوست و هم در همسایه گی افغانستان وقایع تازه ی سیاسی بوجود آمد.

انقلاب کبیر فرانسه، بعد از آن ناپلیون مشهور قد برافراشت و براعظم اروپا را به لرزه درآورد. در شرق افغانستان یعنی در هند قشون متجاوز انگلیس پایتخت هند دهلی و اگره را اشغال کرده بود. در غرب افغانستان ایران دولت قاجاری ها تشکیل شد.

زمان شاه مرد با اراده و آهنین بود در کتاب افغانستان فریر راجع به زمان شاه چنین گفته است: زمان شاه مرد ذکی، شجاع، بصیر و فعال بود. دسایس داخلی و خارجی او را وادار به جنگ می نمود.

زمان شاه تصمیم گرفت در داخل کشور امنیت عمومی و مرکزیت سیاسی را تحکیم نماید و در خارج از پیشروی استعمار انگلیس جلوگیری کند. چون قوای هند متشتت بود از مدافعه در برابر قوای انگلیس عاجز بودند لهذا چشم امید به سوی کابل داشتند از شمال و جنوب هند چهار بار از شاه افغانستان دعوتِ آمدن در هندوستان به عمل آمد....حتیٰ نواب های هند شخصآ به دربار کابل به دیدار زمان شاه آمده استدعای کمک و امدادی نمودند. هم چنین بعد ها نماینده ناپلیون از راه ایران وارد کابل شد و با زمان شاه راجع به حمله در هند مذاکره نمود. ناپلیون طرح این حمله را با اتحاد سکندر اول امپراتور روسیه ریخته بود که سپاه فرانسه و روسیه به ایران برسند و از آنجا به غرض حمله به هند به استقامت دریای سند مارش کنند. در حالیکه افغانستان در سر راه این خط سیر قرار داشت فرانسه مجبور به جلب رضایت و همکاری زمان شاه بود. زمان شاه که خود دارای ۱۵۰ هزار سپاهی بود در صدد نجات هندوستان از انگلیس بود، اعتنایی به قوای فرانسه و خواهش ناپلیون نکرده آزادی عمل خود را حفظ نمود.

چون دولت افغانستان برای تصفیه هندوستان از قوای استعماری عیسوی مذهب که در پشت سر او ایستاده بود خود را محتاج سازش با خارجی ها نمی دید، اما ناپلیون افغانستان را درحمله به هند خوب تشخیص کرده بود منصرف نشد عهد نامه ی بین نماینده گان او و ایران منعقد گردید و گفته شد« شاه ایران سعی خواهد کرد تا افغانستان و مردم قندهار را درحمله به متصرفات انگلیس در هند با خود متحد بسازد ». چون زمان شاه با وجود اختلافات داخلی و قیام برادرانش در هر گوشه و کنار در مدت دو سال سرتاسر افغانستان را به شمول ملتان، سند، کشمیر و پنجاب مجددآ تامین کند، به غرض داخل شدن در هندوستان امر سفر بری صادر کرد. اردوی او اعم از سپاه و قشون گشاده قبایلی بیشتر از صد هزار نفر بود. در سال ۱۷۹۵ با سی هزار سپاه دریای سند را عبور و همه سکهه های تحریک شده را سرکوب نمود. زمان شاه کتبآ به کمپنی انگلیسی خبر داد که عزم داخل شدن به هند و راندن قوای مرته را به اراضی جنوبی دارد.

هر زمانی که در هند اقدام به عملی می نمود خبر اشغال یک شهر و یا اغتشاشی در مرکز توسط برادرانش به او می رسید. بناچار هند را ترک و به صوب کابل یا قندهار حرکت می کرد. سه چهار بار همین موضوع تکرار شد دفعه آخر فتح علی شاه قاجار به تحریک انگلیس به غرض حمله در افغانستان داخل ولایت خراسان گردیده تنها یک مانور سیاسی بود و بس چون می خواستند زمان شاه از هند برگردد. شاه قاجار شاه محمود را تقویه و بر حمله مقابل زمان شاه آماده می ساخت چند جنگ بین آن ها واقع شد اما محمود فرار می نمود. برای سرکوبی محمود زمان شاه در شینوار رسید، داخل قلعه ی شد احساس کرد که از طرف ۲۰۰ نفر تفنگ دار محصور و اسیر گردیده است. تا این موقع محمود و فتح خان در کابل رسیده بودند پایتخت را گرفته، چشم های زمان شاه را با نیشتر درهم شگافتند.

طرح سیاسی و استعماری انگلیس به کمک فیودال های مقتدر برای بار نخست در افغانستان تطبیق شد. نتیجه آن که از حرص و جهالت حکومت قاجاری ایران دولت بزرگی به نفع استعمار در آسیای وسطی به راه افتاد و افغانستان بار دیگر در سراشیبی انحطاط سیاسی و اقتصادی فرو رفت.

دو سال بعد از زمان شاه ولایت خراسان را ایران تصرف نمود. روسیه به مرو دست انداخت و پنجاب تحت اداره رنجیت سنگ اعلان استقلال کرد. از تاریخ عزل زمان شاه تا ۲۰ سال حکمروایی برادران وزیر فتح خان، قلعه اتک، ملتان، کشمیر... یکی پی دیگر از افغانستان جدا و به حکومت جدید الظهور سکهه پنجاب الحاق گردید تا بدست انگلیس ها برسد.