112

شیله چرخ در نیمروز

از کتاب: مقالات انفرادی
02 May 2022

شیله معمولن به مجرای ابی که از اثر سیلاب بوجود آید گفته میشود.

شیله چرخ همان نهر ی است که  در زمان حکومت شاه محمودخان، توسط والی فراه عبدالصمدخان  با کار بیگار یا کار اجباری مجانی بوسیله دهاقین محل حفرشده بود . این نهر که از ده کیلومتری جنوب قلعه   کنگ  از نزدیک  برج آس از رودهیرمند منشا میگرفت ،ابتدا بطرف شرق  وبعد از نزدیکی ده قاضی  بطرف شمال دورخورده واز شرق  کنگ  بطرف شمال جریان می یافت تا به «میل کورکی» میرسید. در آغاز عرض این نهر از ۸مترتجاوز نمیکرد ولی بعد براثر طغیان  رودخانه هیرمند وسرازیرشدن سیلاب در آن شکل یک شیله  بزرگ را  بخودگرفت که اراضی دوطرف خود را بلعیده رفت ومزارع ودهات مسیرش را زیرگرفت. باید دانست که چرا این نهرکوچک به یک رودحانه بزرگ ووسیع وخروشان مبدل شد که امروز ۳۰۰متر عرضدارد وده ها کیلومتر طول وعمقش قابل کشتی را نی است.

گویند درسال ۱۹۵۰بند کُوهک بر رودهیرمند درنزدیک خوابگاه از سوی دولت ایران اعمارشد. دربهارهمان سال رودخانه هیرمند سیل کرد وچون بطرف  سیستان ایران راه نداشت ، آب بسوی رود نادعلی (رود مشترک) زور آورد ودرنهر (شیله) سرازیرشد وبا چنان شدتی بجریان افتاد که مسیر شیله را بیش از اندازه غَوچ(گود-چقر) نمود ودر آن گرداب های موحشی به وجود آورد. از آنجایی که گرداب را در سیستان «چرخ» میگویند، آن شیله معروف به «شیلۀ چرخ» شد .از آن ببعد بخش بیشترآب  رود نادعلی از رود( شیله) به سوی زمین های شیراباد ومینو وپنج ده واراضی جنوب وشرق کنگ جریان یافت.

تا آنجا که من به یاد دارم بدنبال سیلاب ۱۳۳۰(۱۹۵۱)در سال۱۳۳۵ /۱۹۵۶ نیز سيلاب بزرگی در هيرمند وشیله چرخ  سرازير شد که در اثر آن سطح وسيعي از زمين هاي مينو، شيرآباد، شوال ها، عمر آباد، حاجی اباد با پنج ده .ده قاضی در نيمروز و منطقه سرگز در شمال پنج ده ها زير آب رفت و تا هامون پوزك مناطق ميان اصل چخانسور و ولسوالي كنگ به عرض بيست كيلومتر بنام نيزار جزو هامون پوزك قرار گرفت.

بعد از آن در سال ۱۳۴۴ش /۱۹۶۵ شیله چرخ باز طغیان کرد وسيلاب بزرگی آمد که ميزان خساره آن كمتر از سيلاب ۱۳۳۵ نبود.

چهارسال بعد از آن یعنی در ۱۳۴۸ ش /۱۹۶۹  سيلاب بزرگ در شیله چرخ سرازیرشد كه علاوه بر منهدم ساختن قراء متعدد و بلعيدن ساحات وسيع كشت و مزارع تمام بندهاي خاكي سمت شمال شيله چرخ از منطقه پده هاي غوث به بعد ويران گرديد و اكثريت مردم مجبور به ترك قراء و فصبات خود شدند.

مزارع تماماً زير آب رفت و مليون ها افغاني به مردم نيمروز خساره وارد ساخت. بدون شك خسارات سيستان ايراني كمتر از جانب افغاني نبوده، درياچه ها تماماً پر از آب و نيزار ها بهم متصل گرديدند و  درياچه ها ی شمال و مغرب سيستان بوسیله رود سر شیله به گودزره در جنوب نيمروز وصل شد. مي توان گفت سيلاب مذكور از تمام سيلاب هاي قرن اخير تا آنروز بزرگتر بود مدت جريان اين سيلاب بيش از ۶۰ روز طول كشيد.

آخرين و دلخراش ترين سيلاب شیله چرخ  سيلآب ۱۳۵۶ش/ ۱۹۷۶ بود كه بيش از سه ماه بطول انجاميد. 

اين سيلاب بزرگترين سيلاب در اخیر ربع سوم قرن بیستم بودكه باعث خسارات تمام بندهاي خاكي دو طرف درياي هيرمند پايانتر از برج اس در شمال نادعلي گردید و منطقه كنگ يعني حاصلخيز ترين و سرسبز ترين قسمت نيمروز زير آب رفت و قراء و قصبات متعدد خراب شد. بازارها، عمارات مكاتب ، مراكز دولتي و دكاكين و باغات و مزارع بسر رسيده اهالي در ساحه تقريباً صد هزار هكتار زمين در شمال رودهيرمند و بقدر نيم ساحه شمال در جنوب يعني دست راست شيله چرخ نيز طعمۀ سيلاب هاي بهاري هيرمند گرديد . هامون پوزك و نيزارهاي كنگ تماماً پر شده باهامون سابوري متصل گرديد و هامون سابوري نيز با هامون هيرمند پيوسته شد و از طريق رود سرشيله آب اضافي هامون هيرمند به درياچه گودزره خالي مي شد و در طول مدت سه ماه رود سر شيله چنان با مستي جريان داشت كه عبور از آن براي مردم بدون كشتي ناممكن بود. اين سيلاب براي مردم  منطقه سيستان ايراني و افغاني خسارات مالي هنگفتي ببار آورد.


 اما دولت شاهی برای رفع خطرسیلاب چی کرد؟

دولت بجای اعماربندکنترول سیلاب  بر رودخانه هیرمند،چند بلدوزر فرستاد تا دورادور بازار کنگ مرکز   ولسوالی) را گوره بزند.گوره در زبان محلی به بندخاکی گفته میشودکه جلو آب را موقتاً بگیرد.

چون هرسال در فصل بهار بازهم هیرمند سیل میکرد،سطح آبی که جلو آن باگوره بند شده بود، بالا می آمد وخطر غرق کردن شهر وقصبات اطراف را بیشترمی کرد، دولت بوسیله بلدوزرها به تحکیم  گوره می افزود.بالاخره زمانی رسید که سطح اب خیلی بلندتر از سطح زمینها وخانه های بودکه بیرون گوره قرار داشتند وامکان داشت  ازیک سوراخ موش، گوره درز پیدا کند وبراثر فشارآب گوره بشکند وشهر  ودهات و مزارع مردم را آب ببرد، چنانکه بالاخره درسال۱۳۴۸ همین طورشد.وبراثر یک شکاف در زیرګوره  آب بحدی  فشار آوردکه گوره تاب مقاومت نیاورد وگفته میشد وقتی سیلاب برشهرکنگ سرازیرشد، خانه ها ودکانهای بازار پیش از رسیدن اب به شهرخودبخود فرومی غلطیدندوچپه میشدند گویی به پیشواز اب سرخم میکردند. این گوره ها که  ده ها کیلومترطول داشت در مدت پنجاه سال مصارف زیادی بردولت تحمیل میکرد و لی نتیجه اش آخرصفر بود.

مردم ولسوالی کنگ ازس۱۳۳۵ تاسال ۱۳۹۵ پیوسته به حکومت شکایت میکردند که جلوسیلابهای رودخانه هیلمند را با ساختن بندی بگیرد وزمینهای زراعتی ودهات وسکونتگاه های شانرا از دست سیلاب نجات بدهد، اما دولت بجای اعمار بند کنترول سیلابهای هیرمند با توظیف کردن دوسه بلدوزر  اطراف قریه جاتیکه تحت تهدید آب بودندگوره میکرد.

اما هیرمند هرازگاهی سیل میکرد ودهات وقریه جات بیشتری را نابودمینمود.سرانجام بخش عمده مردم  از ولسوالی کنگ کوچ کردند،برخی به ایران رفتند وبرخی به ولایت هلمند وجاهای دیگر.


داودخان واعماربندکمالخان :

باروی کارآمدن داودخان وتاسیس جمهوریت درافغانستان درسال ۱۳۵۲ امیدواری مردم نبمروز  زنده شد وچون داودخان ازحال زار نیمروز آگاه بود، به ریاست وادی هیلمند دستور دادتا به حفرنهر لشکری پرداخته شود.و سپس اعماربندکمال خان را در دستورکارخودقرارداد ودرسال ۱۳۵۴گروهی از انجنیران  را برای سروی ومطالعه محل بند بررودخانه هلمند فرستاد .آنها امکان ساختن بندی را در نزدیک قریه بندرکمالخان بررودهیرمند تثبیت وبمقامات دولتی خبردادند.داودخان بدون درنگ وسایل وتجهیزات بند رابه نیمروز فرستاد واولتراز همه برای کارگران وانجنیران  خانه وسرپناه ساخت وگویا کاربندکمال خان آغازیافت.درسال ۱۳۵۵و۱۳۵۶ کار بندکمال خان بشدت جریان داشت ودرحدود ۴۰فیصدکار بند پیش رفته بودکه ناگاه فاجعه کودتای  ثور رخ داد،داودخان با خانواده خود به قتل رسید وبا قتل او همه پروژه های عمرانی دروطن بارکودمواجه گردید وتمام تجهیزات بندکمالخان از سوی مجاهدین بغارت رفت.تا اینکه در ۲۰۰۱پس ازحمله امریکا برافغانستان حکومت  کرزی رویکارآمد،دراین وقت که سیل دالر به سوی افغانستان سرازیرشده بود وبندکمال خان زمینه خوبی برای خورد وبرد وزارت اب وانرژی فراهم میکرد، اماوزیراب وانرژی ازساختن بندکمالخان شانه خالی میکرد و بهانه می آورده که ساختن بندهای اب درافغانستان میلیاردها پول ضرورت دارد وافغانستان این بودیجه را ندارد.تا آنکه اشرف غنی در۲۰۱۷کار اکمال بندکمالخان را در بدل ۸۸میلیون دالربه یک شرکت ساختمانی ترکی سپرد واین شرکت توانست دراخبر سال۲۰۲۰ کاربندکمالخان را اکمال و ‌برای آبگیری آماده کند.اشرف غنی درهفته اول سال ۱۴۰۰ بند را افتتاح کرد.اما بقیه کار های بندهنوز  تکمیل نشده بودکه نظام دچارتغییرشد وطالبان کرام رویکار آمدند و کارهای بند دوباره با رکودو سستی روبرو شد . خشکسالی  های ۲۰۲۲و۲۰۲۳ سروصدای دولت ایران را برای حقابه سیستان بخش ایرانی بالا نمود. حاکمان افغانستان هرقدر موضوع‌ کمبود آب درمخزن کجکی و کاسه بندکمال خان را دلیل می آوردند ولی جانب ایرانی بستن بندکمال خان را عامل نرسیدن آب به سیستان دانسته به اظهارات جانب افغانی  قناعت نمیکرد تا هیات ایرانی از دستګاه پیمایش آب دهراود را دیدن کردند وبمقامات دولت خود از ګمبود آب گزارش دادند.خوشبختانه درسال جاری طبیعت سخاوت ورزید وبیش از حد انتظار برف وباران بارید ودر اوایل بهار رودخانه هاسیلابی ګردید و ذخایر آبی رودخانه های هلمند در کجکی و بندکمال خان بحدی سیلابی شد که ایران حقابه یک ساله سیستان را در اوایل ماه ثور گرفت.قرارمعلوم درحال حاضرنه تنها مردم ولسوالی کنگ آب  دارند بلکه  شهرزرنج و اطراف آن نیز برباخطر ات سیلاب روبرواست.

شاد روان نور احمد عزیزی بنیان گذارمعارف عصری نيمروز بمناسبت سيلاب خانمان برانداز سال ۱۳۳۵ش(۱۹۵۶) شعری سروده است که من آنراکاپی برداشته بودم و اینجا آنرا یک باردیگر  میخوانم :

آب هيرمند است  يا رب يا كه طــوفـان بـلا ؟     

يا حوادث مي كشد مـا را در آغــوش  فــنا ؟

يا كه غوغاي قيامت گشته بر پا زين زمين     

 فرصت حشراست ميگويي كه يا روز جـزا ؟

كاین چنين هرلحظه طوفان حوادث مـيرسد      

بر سر جمعي مسلـــمان غريـب و بــيــنــوا

بس كه باران بـــلا امسال بـاريــده بخـشم      

آب سيل ازهرطرف زدحلقه همچون اژدها

خانه هاويران و مردم روبصحرا مضطرب      

ديده جمعي رابود پرآب و خون زين ماجرا

چون هجــوم لشكـر چنگيزيان دارد خروش     

در بخـارا و سمــــــرقند است يا بر ملك  ما

ازدعاي نوح قومش غرق طوفان گشته بود     

توبه هــا داريم يا رب گــرزما هم شد خـطا

مــدتي در اشتــیـاق آب حسرت بـــرده ايـم      

آب اگـر اينست زين آب است ما را توبه ها

آسمان ميبارد و هم  از زمين  جوشـيد آب      

پس طلب كرديم هــردم در دعا آب  از خدا

صد دهن باز است اشكين(۱)را زيك آب خـطر      

صدخطر باشد ز يك هامون و يك  باد صبا

ز اتحــاد لشكر هــامـون(۲)  و اشكـيـن الامـان      

و زنـفــاق اين دو هـــم ما را نگهدارد خـدا

از سويی هيرمند و از سوي ديگر رود فـراه     

 خاشرود ازسمتي و خسپاس مي جوشد جدا

پوده ئي (۳)از يكطرف با شيله هاي پرخروش       

مي فــــــزايد بـــر ســرمــردم بلا  اندر بلا

شيلۀ چرخ بسكه همچون چرخ ظالم طينت است       

در خـــروش ناله مي پيچد دو صد آه و نوا

حصه ئي در زير آب و قسمتي بي آب و نان      

نهــر شاهي(۴) خشـك و نادعلي بغرقاب فـنا

ميل كُركي خانه ماهي و سيخ سر در تـنـور      

"تخت" (۵)يك تخت است ليكن اختلافش در هوا

هيچ آبادي زخشكي نيست ابــراهيم(۶)  را

شدكريم  هم كشته(۷) در آب حوادث بينوا