37

چهاردهی کابل، مهد دلیران و دانایان عصر

از کتاب: گرآورده های مهم
18 March 2024

در یکی از برنامه ای تلویزیونی شخصی گفت من از چهاردهی کابل استم و نام چهاردهی کابل از روی

نام "چهار یار باصفا "گرفته شده وآنرا رنگ دینی داد ؛این موضوع مرا واداشت تا در باره وجه تسمیه و

نامگذاری چهاردهی معلومات بدست آورده و به عالقه مندان این مرز و بوم تقدیم نمایم:

چهاردهی کابل، از نام چهار "ده" گرفته شده است که هرکدامی آن منبع یک مهارت خاصی بود ومردم ،

همان ده را به همان نام یاد نموده اند، گرچه دهها بار تا امروز تالش صورت گرفت تا نام های دیگری به این

منطقه بدهند :ولی مردم آنچه را که می پذیرند، قابل تغییر نیست، کارته نو همان، کارته نو است . کارته

چهار ، کارته سه ،کارته سخی، افشار، سپین کلی، سیلو، بادام باغ، سرچوک وچمن پابرجاست.

چهاردهی کابل در آغاز به چهار "ده "که به شکل مستطیل خارج از شهر کابل درجنوب کوه آسمایی و

غرب کوه ای شیر دروازه و میدان دشوار برای تمامی فاتحین و یکی از منابع بزرگ تهیه مواد غذایی و

محروقاتی بوده است، عمر چهاردهی باالتر از دو هزار سال است.

دهمزنگ ، دهانه باالیی چهاردهی است، دهنه آسمایی وشیر دروازه همین جاست که تا پل آرتل امروزی

می رسد.

این ده تولید کننده کاال های مسی ومسگری کابل بوده است ، تا سالیان پیش ، مسگری در پس کوچه

های دهمزنگ رونق زیادی داشت ، تا سالیان دراز گذرگاه ، واصل آباد طرف شرقی دریا ، جنگلک همه

دهمزنگ بود، که بعد ها تغییرات در آن رونما شد و گذرگاه مهم تر جلوه کرد.

ده بوری ، در کنج غربی شمال چهاردهی قرار دارد ، تا این اواخر که ناحیه بندی نشده بود، تا فاضل بیک و

نیاز بیک می رسید ) نیاز بیک و فاضل بیک از بزرگان بخارا بودند، که بعد از انقالب اکتبر به افغانستان

مهاجر شدند و دولت امانی، این منطقه را به این دو برادر ، بخشید و اسلم بیک برادر دیگر راهی پغمان

شد (. از جنوب دریایی چمچه مست را که از معاونین دریایی کابل است ، الی پل پغمان که حاال بنام پل

مکت حبیبه یاد می شود لمس میکند . این ده بزرگترین محل بوری) بوجی( کابل و یک محل صنعتی

کابل بشمار میرفت. کوته ای سنگی، سیلو همین ده بوری است، بعد یک ده جدید در میان این ده بوجود

آمد که بنام ده نوی ده بوری شهرت یافت، که درمیان کوته سنگی و قلعه قلخک که حاال تخنیک ثانوی

وپوهنتون/دانشگاه کابل است، قرار دارد ،حاال دولت باالی این منطقه نامی دیگری گذاشته و نمی دانم

چیست.

د ه دانا ، سالخورده ترین ده ای کابل به شمار می رفت. یکی از نام های کابلیان که می گویند، کابلی

هوشیار، از همین محل مشتق شده است، در اینجا مردی دانایی سکونت داشت که، در حل مشکل

مهارت خاص داشت، بعد ها مردمان این محل حل مشکل را پیشه کردند و به این نام شهره شدند. این در

حقیقت در اصطالح امروزی مشاوره دهی است. امروز ده دانا درمیان داراالمان چهلستون قرار دارد.

ده قابل ده ای چهارمی است، در این مورد سه سبب را اهالی برآیم گفتند، تعداد گفتند، قابلیت آنان

زبانزد بود دیگران گفتند غذایی قابلی این نام را سبب شده است، ) من به این حرف موافق نیست ، برای

اینکه قابلی تحفه بخارایی هاست که در پهلوی آشک، پلو، منتو از آن طرف دریایی آمو آورده شد.(

گروه سومی به قابل بای که از بزرگان بخارا بود نسبت می دهند، دراین مورد شک دارم ، مهاجرت

بخارایی ها از سال ۳۲۹۱میالدی در کشور ما آغاز گردید . پس دلیل اول درست خواهد بود.

ولسوالی چهارده شرقا به سلسله کوههای شیر دروازه، تخت نبوزک و پل آرتل، از طرف جنوب کوه قورغ و

للندر، از طرف غرب به قلعه قاضی و مرغ گیران و از طرف شمال به دهبوری فاضل بیک و قلعه کاشف

حدود داشت. چهاردهی جمعا دارای ۱۳ قریه خورد و بزرگ بوده که دهات مشهور و قدیمی آن ده دانا، ده

مراد خان، عالولدین باال، عالولدین پایین، جای ریس، چهار قلعه، گلخانه، ده قلندر؛ چهارقلبه، سر آسیاب،

چهلستون، قلعه مسلم، سه بنگی، قلعه کاشف، قلعه قاضی فاضل بیک، انچی باغبانان و ... میباشد."

اصال چهاردهی از پل آرتل که یخدان" هم نامیده میشد، بطرف غرب آغاز و ادامه می یابد. در یخدان

گذرگاه که در زیر سایه کوه شیر دروازه قرار دارد دو چاه بزرگ قرار داشت که در آن یخ برای شهر نگهداری

میگردید. سردی "یخدان " در زمستان زبانزد همه بودسپورت مردم چهارده دنده کلک توپ دنده و پهلوانی

بود که درین رشته جوانان نامدار بودند.

ها که اصالتا همه پشتون اند ولی بعضی شان پشتو باشنده گان اصلی این وادی عبارت اند از "فرملی

صحبت میکنند )قلعه قاضی، گلخانه، چهار قلعه، قلعه بهادرخان، بخش از تنگی و للندر(. یک قسمت از

فرملیها که با اقوام دیگر امتزاج یافتهاند کامال فارسی زبان اند )قلعه مسلم. سر آسیاب، تنگی

فرملیها، موسهی چاردهی و تعداد از محالت کوچک در امتداد سمت غربی چهاردهی. قریب به نصف

اکثرا در سمت شرقی و شمال وادی چهاردهی زندگی اهالی اصلی چهادهی متشکل از تاجیکها اند که

میکنند )گلباغ، رشخور، قلعه فتوح، چهلستون، قلعه غیبی، آقاعلی شمس، جنگلک، گذرگاه، دهمزنگ و

دهبوری. مردم قریه قلعه لوگری و بیش از نصف قلعه فتوح در اصل تاجیک و از قوم لشکری اند. در قریه

قلعه فتوح و یکی دو قریه همجوار آن قوم مربوط به اهل تشیع که " هزاره گدی" یاد میشوند، زنده گی

می کنند. در روابط نزدیک ولسی و اجتماعی خیلیها با هم خلط اند. قریه ده دانا متشکل از اقوام

خواجهها، فرملیها و تاجیکها اند. هزارهها که تقریبا ۳۱ – ۳۳ درصد باشنده گان اصلی چهاردهی را

تشکیل میدهند بیشتر در ساحه قلعه واحد، قلعه شاده، دوغ آباد و جای رئیس زندگی دارند. باآنکه این

باشنده گان اصلی در تاٌمین روابط شان با اقوام دیگر سختگیرتر بودهاند ممکن گذشته و تجارب تاریخی که

توسط شاهان وقت تحت فشارهای مختلف قرار داشتهاند، عامل همبستگی ذات البینی و محدود بودن

روابط شان خارج از این حلقه ذات البینی شان بودهاست. کوچیها که در فصل گرما به دامنههای کوههای

نسبتا خوبی را با مردم محل داشتند، گرچه تعداد از آنها مربوط قوم " اطاراف چهاردهی میآمدند، روابط

هزاربز" در قریه چهلستون متوطن شدند.

پیشه مردم چهارده از سالهای متمادی زراعت و مالداری بود که برای شهریان کابل سبزی جات میوه

جات و لبنیات تهیه مینمودند و اکنون به اثر ازدیاد نفوس به شغلهای کار در دوایر دولتی، انفرادی تجارت

و غیره مصروف میباشند.