42

پیمانه بده که خمار هستم

از کتاب: راگ هزره ، فصل آریانا سعید ، بخش ،
آریانا سعید

پیمانه بده که خمار هستم
من عاشق چشم مست یار هستم
بده بده که خمار هستم
پیمانه بده که خمار هستم

چشمت که به اهوی ختن میماند
رویت به گلاب های چمن میماند
گل را بکنید ورق ورق بوی کنید
تا لالایﯼ ﺯﺍﺭﯼ ﺑﻮﻃﻦ ﻣﯿﺎﺭﺩ

ﺍﺯ ﺍﻣﺪﻧﺖ ﺍﮔﺮ ﺧﺒﺮ ﻣﯿﺪﺍﺷﺘﻢ
ﭘﯿﺶ ﻗﺪﻣﺖ ﮐﻮﭼﻪ ﺭﺍ ﮔﻞ ﻣﯽ ﮐﺎﺷﺘﻢ
ﮔﻞ ﻣﯽ ﮐﺎﺷﺘﻢ ﮔﻠﯽ ﮔﻼﺏ ﻣﯽ ﮐﺎﺷﺘﻢ
ﺧﺎﮎ ﻗﺪﻣﺖ ﺑﺪﯾﺪﻩ ﻣﯽ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ