مستند به کتب و منابع زرتشتی، وئه کرته، هفتمین سرزمین، از شانزده نشیمنگاه مزدا داده آریاییها در سرزمین آریانا است

وئه کرته «کابل»، یکی از شهرهای «اهورائی » و از جمله نشیمنگاههای اصلی و شانزده گانه آریائیهای باستان در آریانای کهن بشمار میرود، که در حدود (۳۵۰۰) سال قدمت دارد. طوریکه درکتاب سرودهای مذهبی هندوان، بنام « ریگ ویدا» و نیز در فرگرد یکم ونداد« اوستا کتاب مقدس زرتشتیان » و همچنان در کتابهای بندهش هندی و بندهش پهلوی « تفسیر اوستا» در مورد کابل باستانی و ویژگیهای آن نیز توضیح داده شده است.
چنانچه در بند دهم فرگرد یکم ونداد " از نسکهای های اوستا" از وئه کرته « کابل»، یعنی از هفتمین سرزمین اهورائی آریائی ها توسط اهورا مزدا «خدای مورد نظر زرتشتیان»، چنین تعریف و توصیف شده است:
چنانچه از جای ها و شهرها بهترین آفریدم، من که اهورا مزدا استم، وَئِه کرِتَه بد سایه « دوژکو سَیَنه» است. آنگاه اهریمن پر مرگ بیآمد و به پیتاره گی، آن پری کامگی « Pairika Knãthaiti = زن بارگی»، را بیافرید، که همواره ازآن « عادات بجا مانده» گرشاسپ بود.
همچنان در صفحه (۲۵۷)، بخش شانزدهم بندهش هندی، در مورد آمده است: هفتم، کابل بد سایه بهترین « سرزمین»آفریده شد که کابلستان است. سایه درختان آنجا به تن بد است. او را پیتاره پری کامگی پیش آمد. آن دیو پرستی را « که» سام میکرد.
بعین شکل در تفسیر پهلوی وندیداد، کابل - کاپور بد سایه نامیده شده و در مورد مذکور است :
هفتم از جای ها و روستاها بهتر آفریدم من که اورمزد استم، کاپور بد سایه است، او را بد سایگی آنکه سایه درختان به تن پلید است. هست کسی که کوهان گوید؟ به او پتیاره « آفت» آورد اهریمن پرمرگ، آن پری کامگی(زن بارگی) را، آن بت پرستی را که همواره با کرشاسپ بود.
بقول آقای احمد علی کهزاد ، مؤرخان را عقیده بر این است، که در منابع یونانی ، ازجمله در آثار بطلیموس جغرافیه نگار یونانی «مصری» که درنیمه دوم قرن دوم مسیحی میزیسته ، او اولین کسی بوده، که از کابل به نام کابورا « کوفن،کاوفو و کارورا» و از باشندگان آن به اسم (کابولیتی) یاد کرده است. اما درکتب دری دوره اسلامی، ازین شهر، بنام « کابل» یاد گردیده است.
همانطوریکه مؤلف کتاب حدودالعالم، که نخستین اثر زبان دری، در حوزه جغرافیای تأریخی جهان است، درمورد کابل نوشته است:
کابل شهرکی است و او را حصاری است محکم و معروف به استواری و اندر وی مسلمانانند و هندوانند و اندر وی بتخانه هاست و رای قنوج را ملک تمام نگردد، تا زیارت این بتخانه نکند و لوای ملکش اینجا بندند.