42

شبی با خود ترا در گوشه ای میخانه میخواهم

از کتاب: راگ هزره ، فصل احمد ولی ، بخش ،

شبی با خود ترا در گوشه ای میخانه میخواهم
لبت را بر لبان خویش چون پیمانه میخواهم
غروب زندگی آمد بیا ای عشق افسونگر
که خواب مرگ نزدیک است و من افسانه میخواهم
نباشد جز دل ویران من شایسته ای عشقت
ترا ای گنج ناپیدا در این ویرانه میخواهم