42

بشنو از نی‌ چون حکایت می‌کند

از کتاب: راگ هزره ، فصل استاد مهوش ، بخش ،
استاد مهوش

بشنو از نی‌ چون حکایت می‌کند
وز جدائی‌ها شکایت می‌کند

آی نی نواه یی جاودان
آی نی نواه یی جاودان

کز نیستان تا مرا ببریده اند
از نفیرم مرد و زن نالیده اند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش

آتش عشق‌است کاندر نی فتاد
سوزش عشق‌است کاندر می فتاد
نی حدیث راه پر خون می‌کند
قصه‌های عشق مجنون می‌کند

بشنو از نی‌ چون حکایت می‌کند
وز جدائی‌ها شکایت می‌کند

آی نی نواه یی جاودان
آی نی نواه یی جاودان