بتخانه نشين هستم ، از كعبه سخن دارم
از کتاب: راگ هزره
، فصل آرش بارز
، بخش
،
آرش بارز
بتخانه نشين هستم ، از كعبه سخن دارم
عيب است مسلمان را اين كيش كه من دارم
هرهشت بهشت اينجا در دامن يك مست است
كوثر به گدا بخشد ، ساقی يی كه من دارم
تا جان ندهم ، جانان ، هرگز ننمايد رُخ
گر پوش مزارم را ، از برگ گيا كردند
دهقان همين دشتم ، از سبزه كفن دارم
عيب است مسلمان را اين كيش كه من دارم
هرهشت بهشت اينجا در دامن يك مست است
كوثر به گدا بخشد ، ساقی يی كه من دارم
تا جان ندهم ، جانان ، هرگز ننمايد رُخ
گر پوش مزارم را ، از برگ گيا كردند
دهقان همين دشتم ، از سبزه كفن دارم