بی اطاقم زیر این نیلی رواق
بی اطاقم زیر این نیلی رواق
نی چپن دارم نه برزونی تیاق
جان من از خود ستائی در گذر
خجلت امده اخر این لاف و پتاق
زندگانی جهان هر سر غم است
جفت و طاق و طاق و جفت و جفت وطاق
میشوی از دوستان اخر جدا
الفراق و الفراق و الفراق
یار را اخر لب بام آورد
اشپلاق و اشپلاق و اشپلاق
ای پریرو عاشق هستم گفتمت
بی مذاق و بی مذاق و بی مذاق
شب اگر جائی روی جانا مرو
بی یراق و بی یراق و بی یراق
هر طرف موتر سواران را نگر
طمطراق و طمطراق و طمطراق
حاصل این بزکشی های جهان
سرملاق و سرملاق و سرملاق
راحت جاوید آرد از تنبلی
اتفاق و اتفاق و اتفاق و اتفاق
تنبلان هر سوفتند از تنبلی
چار پلاق و پار پلاق و چار پلاق
گر همی خواهی که گردی بی وقار
آشنا شو را رجب خان چتاق
ماش پلو خوردیم درجای رقیب
شور بود و دوده بوی و پرشماق
اسپ گادی ناوه کش از لاغریست
میدود بیچاره از ضرب شلاق
زال دنیا را چه خوش گفت عشقری
یک طلاق و دو طلاق و سه طلاق