وقتی عاشق شوی راز دلت را گفته نتوانی
از کتاب: راگ هزره
، فصل استاد مهوش
، بخش
،
استاد مهوش
وقتی عاشق شوی راز دلت را گفته نتوانی
چقدر سخت است خدایا
دلبرت خنده کند با دیگران
تو بسوزی و برایش گفته نتوانی
دلبرت بیاید و بپرسد که چرا؟
تو برابش گفته نتوانی
چقدر سخت است خدایا
چقدر سخت است خدایا
روز نوروز بچینی گل سرخ
بر سر راه نگار فرش کنی
دلبرت بیاید بپرسد کار کیست؟
تو برابش گفته نتوانی
چقدر سخت است خدایا
چقدر سخت است خدایا
دلبرت سفر کند تنها شوی
مثل ماهی ها از آب جدا شوی
به تپش مجنون شوی، تباه شوی
تو به کس گفته نتوانی
چقدر سخت است خدایا
چقدر سخت است خدایا
چقدر سخت است خدایا
دلبرت خنده کند با دیگران
تو بسوزی و برایش گفته نتوانی
دلبرت بیاید و بپرسد که چرا؟
تو برابش گفته نتوانی
چقدر سخت است خدایا
چقدر سخت است خدایا
روز نوروز بچینی گل سرخ
بر سر راه نگار فرش کنی
دلبرت بیاید بپرسد کار کیست؟
تو برابش گفته نتوانی
چقدر سخت است خدایا
چقدر سخت است خدایا
دلبرت سفر کند تنها شوی
مثل ماهی ها از آب جدا شوی
به تپش مجنون شوی، تباه شوی
تو به کس گفته نتوانی
چقدر سخت است خدایا
چقدر سخت است خدایا