42

بگـذار بگـریـم مــن و بگـذار بگـریـم

از کتاب: راگ هزره ، فصل احمد ظاهر ، بخش ،
احمد ظاهر

بگـذار بگـریـم مــن و بگـذار بگـریـم
بگـذار در این نیمه شب تار بگـریـم
در مـاتـم پـژمـــردن گلهـای امـیـدم
بگـذار که چـون ابر به گلـزار بگـریـم
مُـرغ دل من پَـر زد و افتاد به دامش
بگـذار بـر این مُـرغ گـــرفـتـار بگـریـم
غمخوار من خسته بجز دیده ی من نیست
بگـذار به غمخواری خـود زار بگـریـم
او رفت و امید دل من دور شد از من
بگـذار که در دوری دلــــــــدار بگـریـم
در ورطه ی دیوانگی ام میکشد این عشق
بگـذار بـر این عـاقـبـت تـــــار بگـریـم
او خنده زنان رفت و مرا اشک فشان کرد
بگـذار بگــریـم مــن و بگـذار بگــریـم