قدرم نداند سیه موی ماهی
از کتاب: راگ هزره
، فصل شبانه مهریار
، بخش
،
شبانه مهریار
قدرم نداند سیه موی ماهی
قدرم نداند سیه موی ماهی
به جز از محبت ندارم گناهی
قدرم نداند سیه موی ماهی
قدرم نداند سیه موی ماهی
پیمان شکست و جفا کار او شد
بنا کس به دشمن وفادار او شد
پیمان شکست و جفا کار او شد
بنا کس به دشمن وفادار او شد
ازین پس ندارم به سویش نگاهی
قدرم نداند سیه موی ماهی
قدرم نداند سیه موی ماهی
برباد گشتم من از داستانش
قلبم شکسته ز زخمی زبانش
برباد گشتم من از داستانش
قلبم شکسته ز زخمی زبانش
ازین پس مبارک به من اشک و آهی
قدرم نداند سیه موی ماهی
قدرم نداند سیه موی ماهی
به جز از محبت ندارم گناهی
قدرم نداند سیه موی ماهی
قدرم نداند سیه موی ماهی
قدرم نداند سیه موی ماهی
به جز از محبت ندارم گناهی
قدرم نداند سیه موی ماهی
قدرم نداند سیه موی ماهی
پیمان شکست و جفا کار او شد
بنا کس به دشمن وفادار او شد
پیمان شکست و جفا کار او شد
بنا کس به دشمن وفادار او شد
ازین پس ندارم به سویش نگاهی
قدرم نداند سیه موی ماهی
قدرم نداند سیه موی ماهی
برباد گشتم من از داستانش
قلبم شکسته ز زخمی زبانش
برباد گشتم من از داستانش
قلبم شکسته ز زخمی زبانش
ازین پس مبارک به من اشک و آهی
قدرم نداند سیه موی ماهی
قدرم نداند سیه موی ماهی
به جز از محبت ندارم گناهی
قدرم نداند سیه موی ماهی
قدرم نداند سیه موی ماهی