42

يک گل که به گلزار تو يی تو آن بلبلک زار منم من

از کتاب: راگ هزره ، فصل ساربان ، بخش ،
ساربان

يک گل که به گلزار تو يی تو آن بلبلک زار منم من
گلچين ستمگار تويی تو در دل که پر از خار منم من
سر مست می و ناب تويی تو از چشم تو سر شار منم من
در وصل اگر شاد تويی تو در هجر دل افگار منم من
علامهء تابان تويی تو در چشم طلبگار منم من
يک گل که به گلزار تويی تو آن بلبلک زار منم من
در خانه و مسطور تويی تو رسوا سر بازار منمن من
شب بی غم و در خواب تويی تو در فکر تو بيدار منم من
يک گف که به گلزار تويی تو آن بلبلک زار منم من