گفتم ترا برو
از کتاب: راگ هزره
، فصل نگینه امانقلوا
، بخش
،
نگینه امانقلوا
من بی سرو صدا بی هیچ مدعی
بی رنج وبی دعا گفتم ترا برو
ای وای ای وای گفتم ترا برو
ای وای ای وای گفتم ترا برو
با جان بسملم با ناله ای دلم
با صدهزار الم گفتم ترا برو
فصل هوس نبود تاب نفس نبود
یک دادرس نبود گفتم ترا برو
من بی سرو صدا بی هیچ مدعی
بی رنج وبی دعا گفتم ترا برو
ای وای ای وای گفتم ترا برو
ای وای ای وای گفتم ترا برو
بی رنج وبی دعا گفتم ترا برو
ای وای ای وای گفتم ترا برو
ای وای ای وای گفتم ترا برو
با جان بسملم با ناله ای دلم
با صدهزار الم گفتم ترا برو
فصل هوس نبود تاب نفس نبود
یک دادرس نبود گفتم ترا برو
من بی سرو صدا بی هیچ مدعی
بی رنج وبی دعا گفتم ترا برو
ای وای ای وای گفتم ترا برو
ای وای ای وای گفتم ترا برو