42

می پرست ایجادم نشه ی ازل دارم

از کتاب: راگ هزره ، فصل اکبر نیکزاد ، بخش ،
اکبر نیکزاد

می پرست ایجادم نشه ی ازل دارم
همچو دانه ی انگور شیشه در بغل دارم

سنگ هم بحال من گریه گر کند برجاست
بی تو زنده ام یعنی مرگ بی اجل دارم

ترک سود و سودا کن قطع هر تمنا کن
می خور و طرب ها کن من همین عمل دارم

معنـی بلنـد مـن فهـم تنـد می خـواهـد
سیـر فکـرم آسان نیـست کوهـم و کـتل دارم

بهر فطرت ام بیدل موج خیز معنی هاست
مصرعی اگر خواهم سر کنم غزل دارم