ای سینه امشب از غمش
از کتاب: راگ هزره
، فصل احسان امان
، بخش
،
احسان امان
ای سینه امشب از غمش فریاد کن فریاد کن
وی دیده اندر ماتمش بیداد کن بیداد کن
ای پنجه بر در سینه را، دل را از او بیرون بکش
این صید در خون غرقه را آزاد کن آزاد کن
این خانه گر ز رفتنش ویرانه شد، ای خدا
جنت به نام پاک او آباد کن
وی دیده اندر ماتمش بیداد کن بیداد کن
ای پنجه بر در سینه را، دل را از او بیرون بکش
این صید در خون غرقه را آزاد کن آزاد کن
این خانه گر ز رفتنش ویرانه شد، ای خدا
جنت به نام پاک او آباد کن