او يار کتيت کار دارم

یا رب تو مرا به یار دمساز رسان
آوازه دردم به هم آواز رسان
از هجر کسی شب و روز گریانم

آن کس که من از فراق او غمگینم
او را به منو مرا به او باز رسان

او یار کتیت کاردارم یک لحظه گفتار دارم
یک زمان پیشم نشین، دل‌ افگار دارم گل بسیار

ای آینه منزلت مبارک باشد
شد جلوه مقابلت مبارک باشد
آمد ز سفر  کسی که دل با او بود
بیدل! اکنون دلت مبارک باشد!
او یار کتیت…
"عید آمد و هر کس پی کار خویش است
می نازد اگر غنی و گر درویش است
من بی تو به حال خود نظر ها کردم
دیدم که هنوزم رمضان در پیش است"
او یار کتیت…
امروز نسیم یار من می آید
بوی گل انتظار من می آید
وقت است از آن جلوه به رنگی برسم
آیینه ام وبهار من می آید
او یار کتیت…