ناله بدل شد گره،
از کتاب: راگ هزره
، فصل احمد ظاهر
، بخش
،
احمد ظاهر
ناله بدل شد گره، راه نيستان کجاست؟
خانه قفس شد به من، طرف بيابان کجاست؟
اشک به خونم کشيد، آه به بادم سپرد
عقل به بندم فکند، رخنه ی زندان کجاست؟
در تف اين باديه، سوخت سراپا تنم
مزرغم آتش گرفت، نم نم باران کجاست؟
خوب و بد زندگی، بر سر هم ريختند
تا کند از هم جدا، بازوی دهقان کجاست؟
خانه قفس شد به من، طرف بيابان کجاست؟
اشک به خونم کشيد، آه به بادم سپرد
عقل به بندم فکند، رخنه ی زندان کجاست؟
در تف اين باديه، سوخت سراپا تنم
مزرغم آتش گرفت، نم نم باران کجاست؟
خوب و بد زندگی، بر سر هم ريختند
تا کند از هم جدا، بازوی دهقان کجاست؟