42

شده ام بت پرست تو

از کتاب: راگ هزره ، فصل رامين فضلي ، بخش ،
رامين فضلي

شده ام بت پرست تو قسم به چشمان مست تو
به کنج میخانه روز و شب شده ام جام دست تو
شده ام بت پرست تو قسم به چشمان مست تو
به کنج میخانه روز و شب شده ام جام دست تو

شب هجران دیگه تمامه
گل مهتاب بر لب بامه
عاشقی جز با تو حرام است
که برای تو زنده ام
که برای تو زنده ام

به تو چون سجده میکنم
شرر به هر سینه میزنم
به غصه میخواهم که بعد از این
بت روی تو بشکنم

به تو چون سجده میکنم
شرر به هر سینه میزنم
به غصه میخواهم که بعد از این
بت روی تو بشکنم

شب هجران دیگه تمامه
گل مهتاب بر لب بامه
عاشقی جز با تو حرام است
که برای تو زنده ام

شده ام بت پرست تو قسم به چشمان مست تو
به کنج میخانه روز و شب شده ام جام دست تو
شده ام جام دست تو شده ام جام دست تو