42

توکل بخدا

از کتاب: راگ هزره ، فصل متین عثمانی ، بخش ،
متین عثمانی

گویند که بعد شب صحر می آید
توکل بخدا
بعد از شب تاریک، قمر می آید
توکل بخدا
برای عشق تو دلبر من، جان می سپارم
بدان بدان، که نمی ترسم

گویند که درد و غم فراوان داری
توکل بخدا
گویند که دیده های حیران داری
توکل بخدا
گویند که غم های تو افزون گردد
توکل بخدا
گویند که سیل اشک چو باران داری
توکل بخدا

برای عشق تو دلبر من جان می سپارم
بدان بدان که نمی ترسم
بدان بدان که نمی ترسم

گویند که با تو بیوفایی کردند
توکل بخدا
گویند که رفتندو جدایی کردند
توکل بخدا
من ماندم و غمهاى دل نا شادم
توکل بخدا
رفتند ترک آشنایی کردند
توکل بخدا

برای عشق تو دلبر من جان می سپارم
بدان بدان که نمی ترسم
بدان بدان که نمی ترسم
بدان بدان که نمی ترسم
بدان بدان که نمی ترسم