42

ماه يگانه

از کتاب: راگ هزره ، فصل ساربان ، بخش ،
ساربان

زلفکايت دانه دانه گر يار منی بيا به خانه
کن پرسش من ماه يگانه جانان نکنی ديگر بهانه
باز آی که از جان خبری نيست مرا
من مردم و از خود اثری نيست مرا
خواهم که بجانب تو پرواز کنم
ليکن چه کنم بال و پری نيست مرا
بيا به پيشم بيا به پيشم مکن پريشم مکن پريشم
زلفکايت دانه دانه گر يار منی بيا به خانه
کن پرسش من ماه يگانه جانان نکنی ديگر بهانه
آيينه نور است رخ يار امشب
ای ماه بنشين در پس ديوار امشب
ای مه بپوشان رخ خود را پس ابر
ای صبح دمی خويش نگهدار امشب
بيا به پيشم بيا به پيشم مکن پريشم مکن پريشم
زلفکايت دانه دانه گر يار منی بيا به خانه
کن پرسش من ماه يگانه جانان نکنی ديگر بهانه
غم دارم و غم گسار می بايد و نيست
در پيش من آن نگار می بايد و نيست
د بستر اغيار نمی بايد و است
تشريف حضور يار می بايد و نيست
بيا به پيشم بيا به پيشم مکن پريشم مکن پريشم
زلفکايت دانه دانه گر يار منی بيا به خانه
کن پرسش من ماه يگانه جانان نکنی ديگر بهانه