113

شیخ سعدالدین انصاری

از کتاب: شرح حال افغانان

 یکی دیگر از سخنوران هم روزگار تیمورشاه درانی شیخ سعدالدین انصاری است که بیرون از حلقه دربار به سرودن اشعار عارفانه می... پرداخت. موصوف از باشندگان دِه یحییٰ کابل و از صوفیان و عارفان به نام و معروف می باشد.

این شیخ سخنور و بزرگوار که مشهور به حاجی صاحب پای منار است از مریدان سید زیور الدین دِه یحیایی مشهور به پاچا صاحب بوده و افتخار دامادی او را از آن خود کرده است. او در پهلوی تربیت مریدان به سرایش اشعار عارفانه و نگارش کتاب های تصوفی نیز پرداخته است که در جمع آثار او کتاب شور عشق، عین الایمان، کشف المحققین، السماء الحسنی و ... را می توان نام برد. اشعارش در محافل عرفانی خوانده می شود و به شنوندگان شور و حال می بخشد.


نمونه ی کلام :

افسانه ی جمال ترا چون بیان کنم

اول طلب به دهر یکی نکته دان کنم

جانم کشد چو بال و پر از شوق وصل تو

پرواز فوق چنبر هفت آسمان کنم

بی شش جهت شوم چو تو نور افگنی به من

خورشید دهر گردم و سیر جهان کنم

در زره زره پرتو شمس تو بنگرم

این جسم را ز عکس تو آیینه دان کنم

مال و متاع نیستی آرم به شهر تن

شهراه عشق را گذر کاروان کنم

ارواح را زجسم برآرم به شوق تو

با عزرئیل قصه ی موتش بیان کنم

خون دلم به صورت حرف آمد اشکار

تا بی نشانه ی ز نشان بی نشان کنم

از شور عشق جام ازل تا چشیده ام

کیخسروم که دیده به جام جهان کنم