تأسیس مؤسسات تعلیمی و تربیتی در افغانستان
امور فرهنگی در زمان شاه امان الله خان:
در دوره امانی طبق ماده ۶۸ نخستین قانون اساسی افغا...نستان، تحصیل معارف تا درجه ابتداییه اجباری شد و در پایتخت علاوه بر لیسه حبیبیه، لیسه امان و امانی توسط پروفیسران فرانسوی و جرمنی و استادان داخلی تاسیس گردید. مکاتب رشدیه غازی، رشدیه استقلال، تلگراف، رسامی، نجاری، معماری السنه، زراعت، دارالعلوم عربی، رشدیه مستورات، رشدیه جلال آباد، قندهار، هرات، دارالمعلمین، رشدیه مزارشریف، قطغن، مکتب پولیس، موزیک، قالین بافی، تدبیرمنزل زنانه، مکتب طبیه، مستورات و بیش از ۳۲۲ باب مکتب در ولایات باز شد. در همین سال ها ۱۳۳ عنوان کتاب درسی در تعداد ۶۹۳۵۷۵ جلد از طرف وزارت معارف طبع گردید و مطبعه معارف تأسیس شد.
چند صد نفر طلبه ی افغان در ممالک اتحادشوروی، جرمنی، فرانسه، ایتالیا و ترکیه به حساب وزارت معارف مشغول تحصیل شد. سال دیگر یک عده دختران افغان در ترکیه به غرض تحصیل اعزام شد. تعلیم و تربیت از نظر انتظام در فضای آزاد عملی می گردید. تهدید و سرکوبی از نظر سیاسی وجود نداشت لهذا روحیه ی شاگردان عالی و با نشاط بود.
معارف در دوره سلطنت نادرشاه:
نخستین کاری سلطنت او انسداد مدارس زنانه، انجمن نسوان کابل و جریده ارشاد نسوان بود. شاگردان افغان را از کشور ترکیه اجبارآ رجعت داد و در زیر برقع و دلاق مستور نمود. بقیه را نیز از ترکیه احضار نموده براند. حتیٰ ۹ نفر از آن ها را به مجرد رسیدن به کابل داخل زندان نمود. در پایتخت محصلین صنوف عالیه ی لیسه های امانی، امانیه و حبیبیه را با تلقین و تحریک از ادامه تحصیل باز داشت. زیرا سلطنت از تربیه افراد سابق بیم داشت و مصمم بود نسل جدیدی پرورش دهد که بدون اطاعت کورکورانه از دولت چیزی ندانند. در تمام کشور مدارس متوسط و ثانوی را ببست و فقط در کابل لیسه های سابق را در برابر خارجی ها برای نمایش نگه می داشت و آن هم تحت اداره نظامی. یعنی مدیران مدارس مخصوصآ معلم های هندوستانی شاگردان را دشنام می دادند، لت و کوب می کردند با اندک فرو گذاشت در برابر تمام صنف ها قفاق کاری می کردند. آقای علی محمد وزیر معارف شخصآ در مکتب صنایع کابل چهار نفر محصل رشید را به گناه آزادحرف زدن، روی زمین بخوابانید و توسط چپراسی مثل خاین ملی بسیار چوب زد.
سلطنت نمی گذاشت که معارف از حدود نمایش و نام تجاوز کند. در طول ۴ سال سلطنت نادرشاه تعداد شاگردان معارف مفلوج شد. طوریکه آمده است در سال اخیر سلطنت امانیه تعداد شاگردان ذکور و اناث ۸۳۰۰۰ نفر بود در حالیکه در دوره سلطنت نادرشاه به ۳۵۹۱ نفر رسید. تعداد مکاتب ابتدایی در تمام افغانستان به شمول کابل از ۲۷ باب تجاوز نمی کرد. فقط در عوض مکتب طبیه، یک فاکولته طب با رفقی سناتوریم تأسیس شد.
معارف در دوره ظاهرشاه و بعد از آن :
در دوره ظاهر شاه ریفورم و انکشاف مزید در ساحه عرفانی مبذول گردید. در سال ۱۳۱۴ خورشیدی تعلیمات دوره ابتدایی اجباری گردید و در سال ۱۳۲۹مکاتب نسوان افتتاح شد. مجادله علیه بیسوادی به عمل آمد و تحصیلات عالی در سطح پوهنتون و پوهنحٔی ها انکشاف کرد. در شهر کابل انستیتوت اداره صنعت، محاسبه، تربیت بدنی، تربیه معلم سیدجمال الدین، اکادمی تربیه معلم، انستیتوت عالی زراعت، اکادمی تربیه معلم روشان، لیسه صنایع، لیسه میخانیکی، لیسه تجارت، تخنیک ثانوی، لیسه میرمنو تولنه، لیسه موزیک، جمهوریت، هوتل داری، لابرتوار ها، لیسه عایشه درانی، ملالی، زرغونه، رابعه بلخی، سوریا، آمنه فدوی، مریم، آریانا، سلطان رضیه و... پا به عرصه وجود گذاشت.
با مساعی دولت زمینه تحصیلات عالی در شهر کابل فراهم شد، در سال ۱۳۱۱ خورشیدی پوهنحٔی طب افتتاح گردید، حربی پوهنتون و اکادمی پولیس بتدریس فعالانه خود ادامه دادند، پوهنتون کابل، انستیتوت پولی تخنیک و پیداکوژی انکشاف یافت. پوهنتون کابل در سال ۱۳۲۶ به حیث یک واحد علمی مبدل گردید که دارای پوهنحٔی های جداگانه می باشد.
پوهنحٔی طب در سال ۱۳۶۰ خورشیدی به انستیتوت دولتی طب کابل مبدل شد.
پوهنتون کابل دارای این پوهنحٔی هاست :
فاکولته حقوق و علوم سیاسی در سال ۱۳۱۷ خورشیدی تأسیس شد.
" ساینس " ۱۳۲۲ " " "
" ادبیات و علوم بشری " ۱۳۲۲ " " "
" شرعیات " ۱۳۲۰ " " "
" انجنیری " ۱۳۳۷ " " "
" زراعت " ۱۳۳۵ " " "
" اقتصاد " ۱۳۳۶ " " "
" تعلیم و تربیه " ۱۳۴۱ " " "
" فارمسی " ۱۳۳۸ " " "
" وترنری " ۱۳۳۶ " " "
" زمین شناسی " ۱۳۵۹ " " "
" ژورنالیزم " ۱۳۵۹ " " "
" علوم اجتماعی " ۱۳۵۹ " " "
" هنرها " ۱۳۵۹ " " "
انستیتوت پیداکوژی که آن هم دارای بخش های لسان خارجی، ادبیات، تاریخ و جغرافیه است. پوهنحٔی های شبانه هم در پوهنتون وجود داشت که درین اواخر شاگرد ندارد.
از سال ۱۳۶۹ خورشیدی به بعد پوهنتون کابل گاهی باز گاهی مسدود بود، زیرا جنگ های داخلی کابل آن را مزاحمت می کرد. بین سال های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ تعلیمات نسوان و کار نسوان را طالبان تحریم کردند و پوهنتون از ماهیت اکادمی خود خارج شد.
بعد از ماه جدی سال ۱۳۸۰ از اثر اعلان دولت تمام کارکنان اعم از ذکور و اناث که در وقت طالبان از کار کناره شده بودند دو باره به وظایف خود ادامه دادند و مکاتب نسوان دوباره احیا گردید و طبقه نسوان به کار های تدریس، تعلیم و تربیه و امور اداری خویش مثل سابق اشتغال ورزیدند.