42

شدم گرفتارت

از کتاب: راگ هزره ، فصل لیلا فروهر ، بخش ،
لیلا فروهر

|وای زگـفـتـارتامـان ز پـــنــدارت
وای وای ای وای شدم گرفـتـارت
من که شدم یارت از لحظه دیدارت
وای وای ای وای شـدم گرفتـارت
لیلا شدم و مجنون دیوانه تو بودی
قــهــرمـان افــســانـه تــو بــودی
لیلا شدم و مجنون دیوانه تو بودی
قــهــرمـان افــســانـه تــو بــودی
من خانه و کاشانه تو بودی
گل بـودم و پـروانه تو بودی
وای زگـفـتـارتامـان ز پـــنــدارت
وای وای ای وای شدم گرفـتـارت
من که شدم یارت از لحظه دیدارت
وای وای ای وای شـدم گرفتـارت
بر طـاق مـژگـانـم جـا داری تـو جـانـانـم
تو رمزی و من رازم تو عهدی و پـیـمانم
پـایـیـز گـذرش بـه خـانـه ما نـمی افـتـد
تو بهاری و من گل عشق این گلستانم
وای زگـفـتـارتامـان ز پـــنــدارت
وای وای ای وای شدم گرفـتـارت
من که شدم یارت از لحظه دیدارت
وای وای ای وای شـدم گرفتـارت
لیلا شدم و مجنون دیوانه تو بودی
قــهــرمـان افــســانـه تــو بــودی
لیلا شدم و مجنون دیوانه تو بودی
قــهــرمـان افــســانـه تــو بــودی
من خانه و کاشانه تو بودی
گل بـودم و پـروانه تو بودی
وای زگـفـتـارتامـان ز پـــنــدارت
وای وای ای وای شدم گرفـتـارت
من که شدم یارت از لحظه دیدارت
وای وای ای وای شـدم گرفتـارت
وای ز گـفـتـارت...
من که شدم یارت از لحظه دیدارت
وای وای ای وای شـدم گرفتـارت