42

عجب آب هوای داره کابل

از کتاب: راگ هزره ، فصل اسد بدیع ، بخش ،
اسد بدیع

عجب آب هوای داره کابل
عجب خواجه صفای داره کابل

بگردم عاشقان و عارفانش
عجب شیر بچه های داره کابل

ای من و ای من
دلبر شد آشنای من
پرسان کده بیایی
کابل جان است جای من

خودم اینجا دلم د پیش یارم
به دست نازنین افتاده کارم
به دست نازنین شهر کابل
خدا دانه چی میشه روز گارم

سر راهته گل کاری کنم یار
بشینم پیشکت زاری کنم یار
خدا کنه که کابل جان بیایی
جفا بینم وفا کاری کنم یار