42

کریسمس

از کتاب: راگ هزره ، فصل آرش بارز ، بخش ،
آرش بارز

خوش به حال درخت های شما
که زمستان شان چراغانيست
این طرف ها بهار یعنی مرگ
این طرف ها درخت قربانيست
شهر ما شهر کودکان کبو
د شهر آوار(ه) های سرگردان
شهر کاخ سفيد مال شماست
در زمستان تان فراوانيست
توتوف... بنگ٬ جنگ٬ تفنگ
ناله و مرگ در حوالی ماست
می نوازد برای تان موتزارت
خسته از جنگ های ما مانيست
عامل انتحاری ای دیروز
با خودش کشت هفت جد مرا
سرنوشت تمام اجدادم
سرنوشت سياه یک جانيست
سهم من مرگ های بمباران٬
زندگی های غير انسانی
تانک٬ راکت٬ تفنگ٬ خمپاره
چون که مال شماست انسانيست