42

شب تا سحر در بين جنگل

از کتاب: راگ هزره ، فصل ساربان ، بخش ،
ساربان

شب تا سحر در بين جنگل
از عشق بوديم سر شار هر دو
گاهی فتاده بر سبزه زاری
گاهی نشسته پهلو به پهلو
چشمی خماری ليلی دل افروز
روی مصفی موی پريشان

از لای اشجار مابين جهجاز
دريا به کی بود دايم خروشان
شب تا سحر در بين جنگل
از عشق بوديم سر شار هر دو
در ديده لرزان از باد شبگير
گلهای خود رو برگ درختان
شب بين جنگل در نور مهتاب
آواز بلبل صوت درختان
شب تا سحر در بين جنگل
از عشق بوديم سر شار هر دو