42

به ملک غریبی هوای ندارم

از کتاب: راگ هزره ، فصل نجوا ، بخش ،
نجوا

به ملک غریبی هوای ندارم
ندارم سرود صدا ی ندارم
دلم از تمام غزل ها گرفته
غزال غزل آشنایی ندارم

مپرس از دل من چرا ناقرار است
چونین و چنان و چرایی ندارد

به ملک غریبی هوای ندارم
ندارم سرود صدا ی ندارم
دلم از تمام غزل ها گرفته
غزال غزل آشنایی ندارم

دلم از تمام غزل ها گرفته
غزال غزل آشنایی ندارم

مسافر چه دارد که شهری بسازد
به هیچ گونه میل بنایی ندارد

به ملک غریبی هوای ندارم
ندارم سرود صدا ی ندارم
دلم از تمام غزل ها گرفته
غزال غزل آشنایی ندارم

دلم از تمام غزل ها گرفته
غزال غزل آشنایی ندارم