سرسر پشته عاشق گشته
از کتاب: راگ هزره
، فصل احمد ظاهر
، بخش
،
احمد ظاهر
سـر سـر پـشـتـه ، عـاشـق را کُـشـتـه
از خون عاشق لیلی جان نامه نوشتـه
آ در سپهرت ای آفتابم، از هجر رویت آخر عذابم
از هجر رویت لـیـلـی جـــان، آخر عذابم
پـــرویـن عـشـقـی ، نـاهـیـد رازی
بـاشـد لـبـانـت جـــام شـرابـم
بـاشـد لـبـانـت لیلی جان جــام شرابم
دارد نــگـاهـت کـیـفـیـت عـشـق
از جام چشمت لیلی جان، مست و خرابم
از خون عاشق لیلی جان نامه نوشتـه
آ در سپهرت ای آفتابم، از هجر رویت آخر عذابم
از هجر رویت لـیـلـی جـــان، آخر عذابم
پـــرویـن عـشـقـی ، نـاهـیـد رازی
بـاشـد لـبـانـت جـــام شـرابـم
بـاشـد لـبـانـت لیلی جان جــام شرابم
دارد نــگـاهـت کـیـفـیـت عـشـق
از جام چشمت لیلی جان، مست و خرابم