42

سحرگاهان که مخمور شبانه

از کتاب: راگ هزره ، فصل اکبر رامش ، بخش ،
اکبر رامش

سحرگاهان که مخمور شبانه
گرفتم باده با چنگ و چغانه
گرفتم باده با چنگ و چغانه
کشیدم یک دو ساغر بیاد چشم دلبر


نگار می فروشم عشوه‌ ها کرد
که ایمن گشتم از مکر زمانه