شب مهتاب امشب دلم بیتاب امشب
از کتاب: راگ هزره
، فصل استاد غلام حسين
، بخش
،
استاد غلام حسين
شب مهتاب امشب دلم بیتاب امشب
دو ذلف دلبرمن، به پیچ وتاب امشب
روی نگار در نظرم جلوه می نمود
از دور بوسه بررخ مهتاب میزدم
به هر دل میرست می بوید این دل
نمیدانم که را می جوید این دل
نگارمن کجایی کشم رنج جدایی
مثال بلبل و گل در آغوش من ایی
خدمت دیرین ما بین ورنه در اغاز عشق
هر که را بینی دم از مهرو وفایی میزند
دو ذلف دلبرمن، به پیچ وتاب امشب
روی نگار در نظرم جلوه می نمود
از دور بوسه بررخ مهتاب میزدم
به هر دل میرست می بوید این دل
نمیدانم که را می جوید این دل
نگارمن کجایی کشم رنج جدایی
مثال بلبل و گل در آغوش من ایی
خدمت دیرین ما بین ورنه در اغاز عشق
هر که را بینی دم از مهرو وفایی میزند