42

کوه به کوه نمیرسد

از کتاب: راگ هزره ، فصل امیر جان صبوری ، بخش ،
امیر جان صبوری

تا جوانی میرسد غم بر سر غم میرسد
رنج و درد و عاشقی همیشه با هم میرسد
به یکی صبر زیاد به دیگری کم میرستد
مگر ای سنگ صبور مسافـرِ دیـــــار دور

کوه به کوه نمیرسد آدم به آدم میـرسد
کوه به کوه نمیرسد آدم به آدم میـرسد

قصه ها گُل میکند گُل شاخه ها میشکند
دل و دل خانـۀ مـا جـدا جـدا میشکند
بال مُــرغ بخت مـا رویِ هـوا میشکند
قصه ها گُل میکند گُل شاخه ها میشکند
دل و دل خانـۀ مـا جـدا جـدا میشکند
بال مُــرغ بخت مـا رویِ هـوا میشکند

تا جوانی میرسد غم بر سر غم میرسد
رنج و درد و عاشقی همیشه با هم میرسد
به یکی صبر زیاد به دیگری کم میرستد
مگر ای سنگ صبور مسافـرِ دیـــــار دور

کوه به کوه نمیرسد آدم به آدم میـرسد
کوه به کوه نمیرسد آدم به آدم میـرسد

تا شــو از خستگی قافله آگاه میشود
کوله بـار غـزلِ مـا مصرفی هـا میشود
خرمن خاطـره هـا بــزیر پـا هـا میشود
صبر ما سر میرود بانگ اسیری میرسد
فصل پیری میرسد بهانه گیری میرسد
ناصبـوری پـا بـه پـایِ ناگـزیـری میرسد

تا جوانی میرسد غم بر سر غم میرسد
رنج و درد و عاشقی همیشه با هم میرسد
به یکی صبر زیاد به دیگری کم میرستد
مگر ای سنگ صبور مسافـرِ دیـــــار دور

کوه به کوه نمیرسد آدم به آدم میـرسد
کوه به کوه نمیرسد آدم به آدم میـرسد
کوه به کوه نمیرسد آدم به آدم میـرسد