ای بیخبر از درد من بر آسمان شد گرد من
از کتاب: راگ هزره
، فصل احمد ظاهر
، بخش
،
احمد ظاهر
ای بیخبر از درد من بر آسمان شد گرد من
دیدی چو رنگ زرد من مارا رها کردی و رفتی
عشق مرا نشناختی با دیگران پرداختی
ما را پریشان ساختی دل باختی دل باختی
روزم سیاه کردی و رفتی
بیتو به تنها ساختم با رنج شبها ساختم
با چشم دریا ساختم یعنی سراپا ساختم
تو ترک ما کردی و رفتی
دیدی چو رنگ زرد من مارا رها کردی و رفتی
عشق مرا نشناختی با دیگران پرداختی
ما را پریشان ساختی دل باختی دل باختی
روزم سیاه کردی و رفتی
بیتو به تنها ساختم با رنج شبها ساختم
با چشم دریا ساختم یعنی سراپا ساختم
تو ترک ما کردی و رفتی