42

می حشرت

از کتاب: راگ هزره ، فصل ساربان ، بخش ،
ساربان

مدام مدام است می حشرت بجامت
نداری نداری خبر از تلخ کام ات
بيادت بيادت کشم جام پياپی
نيم يار نيم يار من آن عهاشق فتانت
اميدم اميدم چو آهوان صحرا
برو يار برو يار تو دانی صيد و دام ات
زعشقت زعشقت شدم رسوای عالم
عزيزم عزيزم شوم قربان نام ات