هيرومه
از کتاب: راگ هزره
، فصل بشيرعاصم
، بخش
،
بشيرعاصم
دلتنگی خنده های تو ام (مهتاب) من
محتاج یک نگاه تو چشم پر آب من
سرد است سر نهاده به زانوی بی کسی
یک عاشق غریب بتاب آفتاب من
دانی که روزگار جدایی چی کرده است
از دل توان برده و از پای تاب من
بی تو دلم گرفته ز هرچیز این زمین
بی تو هم آسمان ندارد جواب من
محتاج یک نگاه تو چشم پر آب من
سرد است سر نهاده به زانوی بی کسی
یک عاشق غریب بتاب آفتاب من
دانی که روزگار جدایی چی کرده است
از دل توان برده و از پای تاب من
بی تو دلم گرفته ز هرچیز این زمین
بی تو هم آسمان ندارد جواب من