به عشق تو کردم تباه زندگانی
از کتاب: راگ هزره
، فصل فرهاد شمس
، بخش
،
فرهاد شمس
به عشق تو کردم تباه زندگانی
ولی ای جفا جو تو قدرم ندانی
تو قدرم ندانی
تو دیگر جفا جو تو قدرم ندانی
وفایت ندیدم به پیری رسیدم
کنون اشک ریزم به یاد جوانی
کنون اشک ریزم به یاد جوانی
ولی ای جفا جو تو قدرم ندانی
....تو قدرم ندانی
تو دیگر جفا جو تو قدرم ندانی
دم صبح تو ای گل انیس دل ما
که با تو بگویم ز راز نهانی
ولی ای جفا جو تو قدرم ندانی
....تو قدرم ندانی
ولی ای جفا جو تو قدرم ندانی.......
ولی ای جفا جو تو قدرم ندانی
تو قدرم ندانی
تو دیگر جفا جو تو قدرم ندانی
وفایت ندیدم به پیری رسیدم
کنون اشک ریزم به یاد جوانی
کنون اشک ریزم به یاد جوانی
ولی ای جفا جو تو قدرم ندانی
....تو قدرم ندانی
تو دیگر جفا جو تو قدرم ندانی
دم صبح تو ای گل انیس دل ما
که با تو بگویم ز راز نهانی
ولی ای جفا جو تو قدرم ندانی
....تو قدرم ندانی
ولی ای جفا جو تو قدرم ندانی.......