سرود شبانگاه
از کتاب: راگ هزره
، فصل احمد ظاهر
، بخش
،
احمد ظاهر
سرود شبانگاه، چه خوش گاه و ناگاه
رسد ناگهانی، ز نای شبانی
به اين نغمه خو کن
به ميخانه رو کن
ز می پر سبو کن
سرود شبانگاه، چه خوش گاه و ناگاه
خدا را، تو ای عشق و مستی
بيا سويم هر جا که هستی
سپيد ابر باد
چمن رنگ کارد
صبا برگ بارد
سرود شبانگاه، چه خوش گاه و ناگاه
من آن ريخته برگ زردم
نهالا، به گردت بگردم
نماند چمن ها
نه ما و نه من ها
بماند سخن ها
سرود شبانگاه، چه خوش گاه و ناگاه
رسد ناگهانی، ز نای شبانی
به اين نغمه خو کن
به ميخانه رو کن
ز می پر سبو کن
سرود شبانگاه، چه خوش گاه و ناگاه
خدا را، تو ای عشق و مستی
بيا سويم هر جا که هستی
سپيد ابر باد
چمن رنگ کارد
صبا برگ بارد
سرود شبانگاه، چه خوش گاه و ناگاه
من آن ريخته برگ زردم
نهالا، به گردت بگردم
نماند چمن ها
نه ما و نه من ها
بماند سخن ها
سرود شبانگاه، چه خوش گاه و ناگاه