42

کاش ای تنها امید زندگی

از کتاب: راگ هزره ، فصل احمد ظاهر ، بخش ،
احمد ظاهر

کاش ای تنها امید زندگی
میتوانستم فراموشت کنم
یا شب چون آتش سوزان دل
درلحیم سینه خاموشت کنم
کاش ای کا ش

کاش همچو خواب گران از دیده ام
نیمۀ شب یاد رویت میگریخت
مرغ دل افسرده بال و بسته پر
از دیار آرزویت میگریخت
کاش ای کا ش

مرغ دل افسرده بال و بسته پر
از دیار آرزویت میگریخت
دردلم آتش نمیزد آن نگاه
کاش آن شب چشمهایم کور بود
کاش ای کا ش